دادخواست ابطال رأی داوری به معنای درخواست از دادگاه برای ابطال یا لغو رأی صادره از سوی داوران است. این نوع دادخواست زمانی مطرح می‌شود که یکی از طرفین قرارداد، نسبت به رأی داوری صادره اعتراض داشته و معتقد است که این رأی به دلایل مختلف باید باطل شود.
دادخواست ابطال رأی داوری
ریاست محترم ……
سلام علیکم، با احترام
و با جواز حاصل از یک برگ وکالتنامه ملصق به تمبر مالیاتی الکترونیکی و به وکالت از ناحیه (خواهان مرقوم در صدر دادخواست) بدلایل مشروحه آتی الذکر اعتبار قانونی را واجد بوده و مآلاً شایسته پذیرش می‌باشد.
چه اولاً: به موجب برگ اخطاریه موضوع کلاسه پرونده شماره …… شعبه …… دادگاه عمومی حقوقی …… متضمن ابلاغ رأی داور بتاریخ …… به موکل می‌باشد.
ثانیاً: براساس قانون و به موجب مستفاد از ماده ۴۸۹ ق.آ.د.م. رأی داوری در موارد ذیل باطل است، و قابلیت اجرائی ندارد:
1) رأی صادره مخالف با قوانین موجد حق باشد.
2) داور نسبت به مطلبی که موضوع داوری نبوده رأی صادر کرده باشد.
3) داور خارج از حدود اختیار رأی صادر نموده باشد …. (الخ)
4) رأی داور پس از انقضای مدت داوری صادر و تسلیم شده باشد.
5) رأی داور با آنچه در دفتر املاک مابین اصحاب دعوا در دفتر اسناد رسمی ثبت شده و دارای اعتبار قانونی است. مخالف باشد.
6) رأی به وسیله داوران صادر شده که مجاز به صدور رأی نبوده‌اند.
با وصف فوق رأی داور موضوع خواسته ایرادات اساسی ذیل وارد بوده و موجبات بطلان رأی مذکور را رقم زده است
1- جناب آقای ………………. (خوانده ردیف دوم) که بعنوان احد از داوران مبادرت به صدور رأی نموده و حین امضاء قرارداد و توافقنامه مورخ ………………. حضور نداشته و شخص دیگری از طرف او مبادرت به امضاء نموده در نتیجه بدون وجود امضاء او در قرارداد مورخ ………………. صدور رأی از ناحیه ایشان فقدان محل قانونی برای پذیرش خواهد داشت، به همین مناسبت اظهار نامه‌ای در تاریخ ………………. به شماره ………………. خطاب به ایشان ابلاغ گردیده است.
2- نتیجه رأی داوری موضوع خواسته (کان لم یکن) اعلام نمودن توافقنامه مورخ ………………. بعلت اینکه طرفین تمایلی به اجرای آن ندارند بوده و این در حالی است که:
ا
ولاً: برای داوران حقی و اختیاری در خصوص اعلام انفساخ و انحلال توافقنامه پیش‌بینی نشده و در ثانی هیچ شرط فاسخ یا شرطی که به نفس اشتراط و بعنوان شرط نتیجه حاصل شود
در توافقنامه مزبور دیده نشده که حال بتوان بر مبنای شرط نتیجه مزبور یا اختیاری که به داوران داده شده بتوان توافقنامه را با کان لم یکن انحلال / انفساخ مواجه نمود لذا داوران با نقض بند سوم از فراز ماده ۴۸۹ ق.آ.د.م. خارج از حدود و اختیارات ذاتی خود مبادرت به صدور رأی نموده‌اند.
تعمداً تأکید می‌گردد:.
در هیچ کجای توافقنامه هیچ اختیاری در مورد اختیار انحلال کان لم یکن اعلام نمودن توافقنامه وجود ندارد. مضافاً هیچ اختیار فسخ یا شرط فاسخ نیز برای طرفین توافق نیز وجود ندارد. بالمآل موضوع انحلال توافقنامه یا فسخ یا انحلال یا انفساخ اصولاً موضوعیت نداشته ولی مورد صدور رأی داوران قرار گرفته است
3- داوران در سطر نوزدهم صفحه اول رأی خود چنین اظهار نظر نموده‌اند:
«….. از آنجا که کابینت‌های منصوبه آپارتمان طبقه دوم از محل خود کنده شده بود ….». دلالت بر این دارد موکل درب آپارتمان را برای تحویل گشوده و تعهد آماده اجرا بوده و در هیچ کجای قرارداد از تحویل کابینت سخن رانده نشده و تعهدی در این خصوص وجود نداشته در نتیجه این طرف دیگر توافقنامه خوانده (ردیف چهارم) بوده» که با بهانه قراردادن فقدان کابینت از تحویل گرفتن آپارتمان امتناع ورزیده و داوران با خروج از بیطرفی و قیاس به نفس، موکل را ممتنع اعلام نموده‌اند در حالیکه علت عدم تحویل به همانگونه که ذکر آن رفت فقدان کابینت بوده که اصولاً جزو تعهدات موکل قرار نداشته است.
مالاً به موجب مستفاد از مفهوم مخالف استدلال تهی از هرگونه تلازم عقلائی داوران، تعهدات موکل در زمان مقرر اجرائی شده و داوران با ورود به داخل آپارتمان بر این امر صحه گذاشته‌اند.
مضافاً موکل کلید آپارتمان دیگر را فراموش نموده که بلافاصله فردی را جهت آوردن کلید اعزام می‌دارد ولی داوران اظهار می‌دارند نیازی به باز نمودن درب وجود ندارد. لکن خلاف گفتگوی انجام شده را در رأی خود منعکس نموده و با استدلالی غیر مستند و غیر مدلل، نتیجه گیری برخلاف اوضاع و احوال معلوم و محقق صورت گرفته است.
بنائاً به مراتب و معنونه در فوق:
نظر به اینکه به موجب مستفاد از اظهارات انعکاس یافته در رأی داوران تعهدات موکل در تحویل آپارتمان حادث شده و هم اکنون و بصورت فوری نیز قابل اجرا می‌باشد. طرف مقابل (خوانده ردیف چهارم) با بهانه نبودن کابینت، که در ردیف تعهدات مندرج در توافق نامه نبوده، از قبول آن استنکاف ورزیده، رأی داور بدلایلی که مذکور شد شایسته بطلان است.
با تشکر و تجدید احترام
وکیل ……
