لایحه دفاعیه اثبات وقوع بیع و ابطال سند رسمی به منظور نشان دادن صحت انجام معامله و درخواست ابطال سند رسمی موجود به دلیل نادرستی آن تنظیم میشود. در این لایحه، شواهد و مستندات مربوط به وقوع بیع مانند قرارداد، شاهدان و مدارک مالی ارائه میگردد. هدف از این لایحه، حفظ حقوق قانونی فروشنده یا خریدار و تصحیح سوابق رسمی املاک و مستغلات است.
نمونه لایحه دفاعیه اثبات وقوع بیع و ابطال سند رسمى
ریاست محترم دادگستری کل استان ……
سلام علیکم
احتراماً،
پیرو درخواست شرکت مادر تخصصی بازرگانی دولتی ایران در رابطه با تقاضای اعمال ماده ۱۸ اصلاحی قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب موضوع پرونده زمین این شرکت در شهرستان …… تحت کلاسه پرونده به تهران ارسال شده است. مطروحه در دادگستری استان …… ضمن تأکید بر دفاعیات سابق التقدیم شرکت متبوع بدین وسیله مراتب آتی را به استحضار میرساند؛
به حکایت سوابق و مدارک موجود در سال ١٣۶١ به منظور اجرای طرح احداث ساختمان و تأسیسات اداری و انبار اداره …… قطعه زمینی به مساحت ۳۲۳۰۲ متر مربع با موافقت کتبی مورخه …… مالکین آن مبنی بر واگذاری در قبال اخذ بها با قیمت عادلانه و مورد توافق طرفین در اختیار شرکت …… سابق قرار گرفته است.
از طرف دیگر پس از احداث بنا سرپرستی بنیاد مستضعفان شهرستان …… موصوف در تاریخ …… به اداره زمین شهری اعلام میدارد که زمین مزبور مصادره و متعلق به بنیاد فوق بوده و واگذاری آن به اداره قند و شکر بلامانع است.
هر چند مراحل تملک قانون زمینی انجام و اعتبار لازم جهت پرداخت بهای آن نیز تأمین گردیده بود لیکن اعلام دادگاه انقلاب اسلامی …… مبنی بر ممنوع المعامله بودن مالکین زمین و غیرقانونی بودن پرداخت وجه به آنان، بهای زمین به مالکین ملک مورد بحث پرداخت نمیگردد. النهایه با اقدامات و پیگیریهای مالکین ملک، سرانجام در سال ١٣٧۴ سند رسمی مالکیت به نام آقایان م. م. و. ن. همگی …… صادره گردیده است.
از طرفی با توجه به مراجعات مکرر مشارالیهم جهت مصالحه با اداره قند و شکر سابق، شرکت بازرگانی دولتی ایران و دریافت بهای زمین موصوف، طی صورت جلسه مورخه …… با آنان توافق گردید که بهای تعیین شده توسط هیئت کارشناسان رسمی دادگستری (مبلغ …… ریال) بابت بهای شش دانگ عرصه ملک مورد بحث به مالکین پرداخت شود، که در نهایت در سال ۱۳۸۱ ملک مذکور در دفترخانه اسناد رسمی شماره ۸۷ …… در ازای پرداخت بهای روز، ملک موصوف به نام شرکت …… ایران انتقال مییابد.
این در حالیست که آقای ر. خ. وکیل احد از مالکین سابق که ذیل صورت جلسه تنظیمی مورخه …… را نیز امضاء نموده است، به تقدیم دادخواستی به خواسته اثبات وقوع بیع و ابطال سند انتقال شماره ۴۴۵٩٧ مورخه …… مبادرت که دادگاه محترم بدوی بدون امعان نظر و تأمل به مدافعات ابرازی و نیز اسناد و مدارک تقدیمی از سوی این شرکت تنها با توجه به دفاعیات وکیل محترم خواهان اقدام به صدور دادنامه شماره ۹۰۰۹۹۷۱۷۸۷۵۰۱۲۱۸ مورخه …… به صورت شتاب زده نموده که با اعتراض شرکت بازرگانی دولتی ایران به دادنامه موصوف در مهلت مقرر و مالاً ارجاع پرونده به شعبه اول دادگاه تجدیدنظر استان …… متأسفانه شعبه مرقوم نیز وفق دادنامه شماره ۹۲۰۹۹۱۷۱۰۱۰۱۱۱۷ مورخه …… عیناً دادنامه بدوی را تأیید و ابرام مینماید.
شرح دفاعیات :
اولاً؛ با توجه به اینکه آقای ر. خ. (خواهان پرونده بدوی) سابقاً و به استناد وکالت نامه شماره ٨۵٣٣٧ مورخه …… نسبت بهامضای ذیل صورت جلسه مورخه …… مبنی بر انتقال ششدانگ عرصه یک قطعه زمین دارای پلاک ثبتی قطعه چهار تفکیکی شماره ١۶٩۴۶ فرعی جدا شده از ۱۹۲۵ فرعی از یک اصلی بخش ۱۰ حوزه ثبتی شهرستان …… به شرکت …… (شرکت …… فعلی) مبادرت ورزیده؛
لذا تصدیق میفرمایند این امر خود مبین و مؤید آن است، که نامبرده با علم و آگاهی کامل اقدام به تأیید و تنفیذ انتقال ششدانگ ملک متنازع فیه به شرکت بازرگانی دولتی ایران نموده است و نکته مهم و قابل تأمل اینکه آقای ر. م.- خ. در جلسه رسیدگی مورخه …… (مضبوط در پرونده امر) صراحتاً کلیه مفاد صورت جلسه مزبور بالأخص امضای خود را که منجر به صدور سند مالکیت به نام شرکت متبوع گردیده، پذیرفته است و حتی هیچ گونه تردید و انکاری را نسبت به آن ابراز ننموده است.
از طرفی با التفات به اینکه مفاد صورت جلسه موصوف به لحاظ عدم فسخ یا ابطال آن نافذ و دارای اعتبار قانونی بوده و همچنان به قوت خود باقی است.، فلذا طرح هرگونه ادعا در این مورد فاقد وجاهت قانونی بوده و نیز مهمتر از همه هر چند آقای ن.- ن. فرزند م. ن. که وکالتاً سند شماره ٣۴۵٩٧ مورخه …… را در دفترخانه رسمی ۸۷ … امضاء نموده با این همه در فرضی که نامبرده در دفترخانه مزبور حاضر نمود و سند رسمی را به نام این شرکت امضاء نمینمود، چون صورت جلسه مورخه …… بهامضای همه مالکین (حتى خواهان بدوی) رسیده است.
سایر فروشندگان و از جمله (آقای ر. خ.) مکلف به انتقال ملک مورد بحث به شرکت متبوع بودند، از طرفی دیگر با امعان نظر به محتویات و مفاد مبایعه نامههای تنظیمی مورخه …… و مورخه …… استنادی خواهان محترم بدوی) که مبنای صدور دادنامه فوقالعاده نیز میباشد). مابین ایشان و آقای م. ن. که با تنظیم صورت جلسه مورخه …… این مبایعه نامهها بلاموضوع و غیر مؤثر میباشد.
این شرکت مراتب تردید خود را به لحاظ عدم امضاء آقای و. ن. در ظهر مبایعه نامه عادی مورخه …… نسبت به کل مفاد مبایعه نامههای مورد استنادی آقای ر. اعلام و از دادگاه محترم بدوی و تجدیدنظر نیز بررسی و نهایتاً رسیدگی آن را درخواست که متأسفانه این امر مهم از منظر شعب بدوی و تجدیدنظر مغفول مانده است؛ لذا تصدیق میفرمایند آراء صادره مواجه با اشکال قانونی بوده و نقض آن مورد استدعاست.
ثانیاً؛ با التفات به این که آقای ر. خ. در دادخواست تقدیمی به شرح بین القوسین اعلام داشته است؛
«… به موجب وکاتنامه بلاعزل شماره ۸۵۳۳۷ مورخه …… قبلاً کلیه اختیارات خود را به موکل منتقل و با قید بلاعزل از خود سلب و ساقط نموده بود سهم دو دانگ موکل به طریق فوق به شرکت بازرگانی دولتی و با قید بلاعزل از خود سلب و ساقط نموده بود سهم دو دانگ موکل به طریق فوق به شرکت بازرگانی دولتی ایران منتقل گردیده که فاقد مشروعیت قانونی و شرعی میباشد. …»
بنابراین اساساً خواهان بدوی پرونده بدون توجه به قانون مبادرت به طرح دعوی فوق نموده است. چه آنکه در وکالت نامه تنظیمی شماره ۸۵۳۳۷ مورخه …… مورد استناد آقای ر. خ. هر چند حق عزل وکیل را از خود سلب نموده است، ولی در متن همان وکالت نامه، حق ضم وکیل و حق انجام مورد وکالت را از خود ساقط ننموده و لذا، متعاقباً آقای م. ن. اقدام به اعطای وکالت به فرزند خود نموده است. بنابراین با عنایت به ماده ۶٨٣ قانون مدنی که اشعار میدارد:
«هرگاه متعلق وکالت از بین برود یا موکل عملی را که مورد وکالت است. خود انجام دهد یا به طور کلی عملی که منافی با وکالت وکیل باشد. به جا آورده مثل این که مالی را برای فروش آن وکالت داده بود، خود بفروشد. وکالت منفسخ میشود. بنابراین عنایت میفرمایند اعطای وکالت شماره ٣۴۵٩٧ مورخه …… از ناحیه م. ن. به آقای ن. ن. که نهایتاً منجر به صدور مالکیت به نام شرکت بازرگانی دولتی ایران شده است.
نه تنها کاملاً صحیح و منطبق با موازین شرعی و قانونی و دارای اعتبار است.، بلکه استناد دادگاه بدوی و تأیید آن از سوی دادگاه تجدیدنظر مبنی بر این که آقای م. ن. با وکالت بلاعزل کلیه اختیارات را قبلاً از خود سلب و ساقط نموده نمیتواند اساساً مبنای قانونی صدور دادنامههای صدرالذکر باشد. همچنین نکته مهم و قابل تأمل در صورت جلسه تنظیمی مورخه …… بند ۲ آن میباشد، که طرفین ضمن تأکید بر مفاد آن حق هرگونه ادعایی را نسبت به گذشته نخواهند داشت و کلیه حقوق احتمالی و خیارات قانونی خود را نسبت به گذشته و حال و آینده در ملک موصوف از خود سلب و ساقط نمودهاند. فلذا صدور آراء بدین کیفیت فاقد وجاهت قانونی بوده و شایسته است. نقض است.
ثالثاً؛ دادگاه محترم بدوی باوجود عادی بودن اسناد مورخه …… و …… و اعلام تردید نسبت بهامضائات مربوط به آقای م. ن. در اجرای ماده ٩۶ قانون آیین دادرسی مدنی از رسیدگی قانونی به این موضوع خودداری نموده است و دلیل آن را در سطر ۱۳ صفحه دوم رأی، عدم ایراد آقای م. ن. نسبت به اصالت امضاء خود ذیل این اسنادی عادی در جلسات دادگاه اعلام نموده و حال آنکه این مطلب مجوز خودداری دادگاه از انجام تکلیف خود در راستای رسیدگی به اصالت امضائات اسناد یادشده نیست.
از سوی دیگر دادگاه تجدیدنظر نیز علیرغم این که آقای م. ن. در جلسات مورخه …… و …… اعلام نمود که مبایعه نامه مورخه …… را به صورت سفید امضاء نموده و پس از امضاء محتویات مبایعه نامه در آن درج گردیده و این امر نیز با حضور شاهدی از سوی آقای م. ن. گردیده این در حالی است، که دقیقاً مشخص نمیباشد. به چه دلیل دادگاه تجدیدنظر بدون توجه به اظهارات آقای م. ن. و شاهد وی به صدور رأی مبنی بر تأیید دادنامه بدوی اقدام نموده است.
رابعاً:واقع قضیه این است، که اختلافات آقای ر. خ. و م. ن. و فرزندش نمیتواند دلیل ابطال سند رسمی صادره به نام دولت و تضییع آشکار بیتالمال قرار گیرد. چراکه در نهایت اختلاف نامبردگان همان طور که حقیقت موضوع و اظهارات وکیل خواهان به شرح دادخواست دلالت دارد به این امر بازگشت دارد که بهای ملک را کدام یک از آنان با حضور در دفترخانه از شرکت …… دریافت داشته و به چه میزان؟ این موضوع باعث اختلاف آنان شده است.
توضیح این که در ابتدا همان طور که در دادخواست بدوی آقای م. ن. دو دانگ سهمی خود از ملک مورد دعوی را به موجب قرارداد مورخه …… به فرض اصالت به خواهان ( ر. خ.) فروخته است و وکالت بلاعزل شماره ۸۵۳۳۷ مورخه …… را نسبت به مورد معامله (دو دانگ مشاع) به وی تفویض نموده است.
از آنجاکه بین آنها در میزان ثمن و ضرر و غین در معامله و حتی انجام یا عدم انجام بیع، اختلاف بوده موضوع منجر به طرح شکایت و دعوی شده (با فرض این که این شکایات و دعاوی با تبانی و به ضرر دولت صورت نگرفته باشد، و در نهایت آقای ر. خ. به شرح مرقومه مورخه …… استعفا و انصراف خود را از وکالت بلاعزل فوقالذکر به نفع آقای م. ن. اعلام نموده است.) توضیحات این که انصراف و استعفا از وکالت در تاریخ …… در سطر پنجم صفحه دوم معترض عنه توسط دادگاه بدوی احراز و اعلام شده است، که بدیهی است، این انصراف و استعفا به معنی انحلال وکالت نامه فوقالذکر تلقی میشود.
چراکه وکالت بلاعزل از سوی موکل قابلیت انحلال ندارد ولی هر آینه وکیل میتواند از آن انصراف و استعفا دهد. (هرچند که موضوع استعفا از طرف آقای ر. خ. طی مرقومه مورخه …… از جهت ویژهای برخوردار میباشد.
لیکن متأسفانه باوجود اقرار ضمنی آقای ر. خ. در جلسات دادگاه تجدیدنظر متأسفانه شعبه رسیدگی کننده به این مهم توجه ننموده و نسبت به صدور رأی علیه این شرکت اقدام نموده است. بر این اساس بوده که موضوع مالکیت آقای ر. خ. به ملک مورد دعوی منتفی اعلام و درنهایت به موجب قرارداد مورخه …… و مالاً عدم سمت و نیز نفع نامبردگان فوق در مورد معامله، متأسفانه در تاریخ مؤخر یعنی مورخه …… صورت جلسهای بین آنان تنظیم که حکایت از بقای مالکیت خواهان (ر. خ.) بر مورد معامله است.
تردیدی نیست. که این اقدام فضولی و غیر نافذ بوده و انجام معامله بر مال غیر محسوب میشود، و از منظر کیفری نیز مصداق تبانی و سندسازی به منظور تحصیل مال غیر بوده و قابل پیگیری است، که متأسفانه این امور بدیهی و مسلم در مقام استدلال و نتیجه گیری و انشای حکم مدنظر دادگاههای بدوی و تجدید نظر واقع نشده است، که این امر باعث کمال تعجب میباشد.
خامساً؛ هرگونه اقدامات نامبردگان بعد از قرارداد مورخه …… همانطور که بیان شده فضولی و فاقد اثر قانونی محسوب میشود. بدین لحاظ این استدلال دادگاه بدوی که مورد تأیید دادگاه تجدید نظر واقع شده که اعلام نموده به موجب بیع نامه تکمیلی مورخه …… مورد نزاع به خواهان واگذار و فروخته شده و آن به اعتبار وکالت نامه مزبور دارد مؤثر در حقانیت خواهان نیست، چراکه تمامی این اقدامات بعد از انتقال ششدانگ ملک به دولت با امضای کلیه فروشندگان و از جمله دو نامبرده فوق بوده است و وکالت ولو بلاعزل، با انصراف و استعفاء منحل میشود، و قرارداد مورخه …… انصراف نامبردگان آقای (ر. خ.) وفق مرقومه مورخه …… از جهت انحلال و فقدان اعتبار وکالت مزبور کفایت مینماید.
سادساً؛ برخلاف تلقی دادگاههای رسیدگی کننده دست خط مورخه …… منتسب به آقای م. ن. خطاب به اداره بازرگانی مبنی بر اعتبار وکالت اعطایی نامبرده در سال ۱۳۷۵ به آقای ر. خ. نمیتواند در موضوع مؤثر باشد.
چراکه؛ اولاً؛ آخرین اراده طرفین قرارداد مورخه …… که بهامضای نامبرده فوق رسیده و حاکی از واگذاری کل ملک به دولت است. قانوناً ملاک بوده و دارای اعتبار و نفوذ حقوقی است و ثانیاً این دست خط در انحلال مقدم وکالت مزبور که با انصراف و استعفای مورخه ……. صورت گرفته نمیتواند مؤثر باشد. چراکه عقد وکالت ولو بلاعزل با استعفای وکیل منحل میشود. اذن اعطایی زائل میگردد، و این نحو استدلالات بسیار غریب، غیر منطقی و محل تعجب میباشد. ؟!
سابعاً؛ استدلال دادگاه محترم بدوی و تأیید آن از سوی دادگاه تجدید نظر در ذیل رأی صادره از جهت اعلام بیاعتباری قرارداد مورخه …… چیزی جز کلی گویی، سفسطه و مصادره به مطلوب نیست.
خصوصاً صرف اظهار وکیل خواهان را دلیل عدم اعتبار آن تلقی نموده است. توضیح اینکه دادگاه محترم بدوی در این مورد استدلال نموده وکیل خواهان بیان داشته که چون مدرک مستند خوانده مذکور با اقدامات غیرقانونی فرزندخوانده ردیف اول اخذ و تنظیم گردیده و این امر به دلالت استشهادیه تنظیمی در زمان وقوع بزه به تأیید نمایندگان خوانده ردیف دوم (دولت) نیز رسیده در نتیجه به جهت ایراد و خدشه به اساس تنظیم سند به نام خوانده اخیرالذکر و مراتب موصوف و مستندات ابرازی ضمن رد دفاعیات خواندگان، دعوی خواهان محمول بر سحت…»
همان طور که ملاحظه میفرمایند ادله احصائی دادگاه در مورد اعتبار قرارداد مورخه …… آنچنان کلی غیر واقعی و تأمل برانگیز است، که اندک تأمل در آن بیپایه بودن این استدلالات را ثابت میکند، چراکه بر هیچ حقوقدانی پوشیده نیست. که صرف ایراد خدشه و اظهار آن نمیتواند دلیل عدم اعتبار و بطلان یک قرارداد قرار گیرد و اصل بر صحت و لزوم معاملات است و به علاوه نوع خدشه موردنظر دادگاه معین نشده، و دیگر این که نوع اقدامات غیرقانونی فرزند آقای م. ن. در تنظیم قرارداد موصوف معلوم نیست، و این عبارات و اظهارات کلی و تنظیم استشهادیه کتبى بدون استماع شهادت شهود و حضور آنان در دادگاه با رعایت موازین قانونی نمیتواند دلیل بطلان معامله قرار گیرد، مضاف بر این که جهت یا جهات بطلان و عدم اعتبار قرارداد نامعلوم است و به علاوه اظهارات نمایندگان این شرکت (با فرض اختیار نمایندگی) میتواند دلیل صحت و بطلان معامله واقع شود و معلوم نیست، برچه اساسی و برپایه چه منطقی دادگاه به این اظهارات آنهم در جهت عدم اعتبار قراردادی که توسط مقامات مجاز و ذیصلاح تنظیم شده استناد نموده است. فلذا تصدیق خواهند فرمود که بدون اشاره به جهت یا جهات عدم اعتبار قرارداد اظهارات کلی و مبهم نمیتواند مثبت بطلان قرارداد باشد.
ثامناً؛ مادامی که قرارداد مورخه …… در مورد واگذاری کل ملک به دولت و درخواست همچنین وکالت بلاعزل شماره ٣۴۵٩٧ مورخه …… دفترخانه ۸۷ گنبد که به موجب آن آقای م. ن. اقدام به اعطای وکالت به فرزند خود به نام ن. ن. نموده و این وکالت نامه مستند تنظیم سند قطعی ۴۴۵٩٧ مورخه …… نسبت به مورد دعوی شده ابطال نگردیده، ابطال سند قطعی مزبور وجاهت قانونی نداشته است. چراکه این سند قطعی به استناد قرارداد بیع مورخه …… و وکالت فوقالذکر تنظیم شده و این استناد کماکان اعتبار دارد و ابطال قرارداد مزبور از جمله به ادعای اکراه و اجبار و غیره که دادنامه مدعی اعمال این فشارها از سوی فرزند آقای م. ن. است.
نیازمند دعوی جداگانه میباشد، و اصل بر صحت معامله است و بعلاوه وفق مواد ۷۰ و ۷۳ قانون ثبت محاکم و ادارات مکلف به اعتبار دادن به اسناد رسمی میباشند و دفتر خانه تنظیم کننده سند قطعی که به وکالت رسمی شماره ۴۴۵٩٧ مورخه …… اعتبار داده به حکم قانون عمل نموده است و لذا، تا اسناد مذکور ابطال نشده، سند تنظیمی انتقال مورد دعوی نیز معتبر میباشد.
تاسعاً؛ بر اساس ماده ۱۳۰۵ قانون مدنی تاریخ اسناد عادی در مقابل اشخاص ثالث قابل استناد نیست. بعلاوه بر اساس مقررات قانون ثبت و مواد ۴٧ و ۴٨ و ٢٢ قانون ثبت اسناد عادی توان مقابله با اسناد رسمی را نداشته و در مورد اموال غیرمنقول، انتقال با سند رسمی صورت میگیرد بر این اساس نیز تصدیق خواهند فرمود که دعوی مطروحه توسط آقای ر. خ. چه از جهت شکلی و چه ماهوی قابل استماع نبوده است.
بدین جهت بنا به جهات فوق خصوصاً شرح مدافعات معنونه آراء صادره با ایرادات اساسی مواجه و شایسته نقض میباشد. شایان ذکر است. شرکت …… و کلیه ادارات کل آن در سراسر کشور وفق بند ۲ مصوبه شماره ۲۲۴٢/12/۱ مورخه …… شورای عالی اداری منحل و کلیه مسئولیتها و اختیارات، وظایف، تسهیلات اعتبارات و دارائی آن به سازمان گسترش خدمات بازرگانی واگذار گردیده و متعاقب آن حسب مصوبه شماره 561/١٣ ط مورخه …… شورای عالی اداری، شرکت …… ایران در سازمان اخیرالذکر ادغام و عنوان سازمان مذکور به شرکت بازرگانی دولتی ایران تغییر نام یافته است.
علیهذا با امعان نظر به جهات فوق و استدلال یادشده و با توجه به اینکه آرای صادره بدوی و تجدیدنظر از دادگاههای استان …… به شرح ایرادات فوق، شایستگی نقض را داراست؛
لذا در راستای جلوگیری از تضییع حقوق حقه بیتالمال و همچنین به منظور صیانت از اموال به دلالت بند ۷ از ماده ۴٢۶ قانون آیین دادرسی مدنی نسبت به:
1- توقف عملیات اجرایی پروندهامر
2- رسیدگی مجدد و نقض دادنامههای صادره را به دلیل غیرقانونی و مخالف بودن با موازین قانونی مورد استدعاست.
باکمال احترام
نماینده حقوق شرکت
مهر و امضاء شرکت