لایحه دفاعیه ورود ثالث

جستجو
آنچه در این مقاله خواهید خواند
شبکه های اجتماعی
لایحه دفاعیه ورود ثالث

در برخی دعاوی و به جهت حفظ حقوق ثالث و  جلوگیری از سوء استفاده و تبانی اشخاصی که به ظاهر با یکدیگر دعوای حقوقی دارند، یک راه حل پیش بینی شده است و آن ورود شخص ثالث است. در این موارد قانونگذار می تواند حقی به شخص ثالث داده که طرح دعوی نماید. در ادامه می توانی نمونه ای از لایحه دفاعیه ورود ثالث مشاهده نمایید.

لایحه دفاعیه در رابطه وارد ثالث

ریاست محترم شعبه …… دادگاه عمومی حقوقی …….

محترما در خصوص کلاً …… آن شعبه محترم موضوع دعوای وارد ثالـث بـه استحضار حضرتعالی می‌رساند.

کلیه اظهارات وکیل محترم وارد ثالث کذب محض و قلب حقیقت است. اما متاسفانه ایشان چنان با قاطعیت و اطمینان سخن رانده که گویا حکم قطعی در مورد شکایت راهی و سراسر کذب ایشان صادر شده است.

در حالی که صرفاً یک شکایت مطرح شده و حتی در بازپرسی هم منجر به صدور قرار نگردیده است وانگهی اظهارات ضد و نقض شاکی و برادرش (متهم) و استفاده از هر حربه‌ای مثل ادعای جنون که در پزشکی قانونی قاطعانه مردود شمرده شد همگی حکایت از واهی بودن این اظهارات داشته که بازپرس محترم تاکنون نتوانسته تصمیمی در این خصوص اتخاذ نماید.

جهت مزید اطلاع استحضار به عرض می‌رسانم که آقای مجتبی و …… علیه …… شکایت مطرح کرده‌اند که برادرمان …… از کلاهبرادری کرده است؟ سپس خودشان وی را مجنون معرفی کرده‌اند و خودشان در پزشکی قانونی شهادت داده‌اند که وی مجنون است؟ تمثیلی که وکیل محترم در دادخواست ذکر کرده هیچ ارتباطی به پرونده حاضر ندارد چه اینکه سرقتی اتفاق افتاده و نه کلاهبرداری.

حتى صاحب حساب درخواست ممنوعیت پرداخت را به دلیل خیانت در امانت مطرح کرده نه کلاهبرداری،

قاعدتا بانک بایستی ظرف یک هفته در صورت عدم تسلیم گواهی وجه چک را پرداخت مینمود.

در حالیکه درخواست دهنده به بانک صاحب حساب است نه شخص وارد ثالث حاضر صاحب حساب …… است نه وارد ثالث مجتبی … گواهی مرجع قضائی هم به نام وارد ثالث است نه صاحب حساب،

یعنی فردی که دستور عدم پرداخت داده گواهی مبنی بر طرح شکایت ارائه نکرده بلکه شخص دیگری وارد (ثالث) گواهی ارائه کرده است که قابل استناد نیست استدعا دارد به متن گواهی عدم پرداخت بانک توجه بفرمایید دلیل عدم پرداخت هم خیانت در امانت مطرح شده است نه کلاهبرداری

این شیوه روشی است که دو برادر برای فرار از پرداخت دیون خود انتخاب کرده‌اند و قطعاً پس از مختومه شدن پرونده کیفری نسبت به رفتار آنان طرح شکایت خواهد شد. و آنگاه از طریق بازپرس گواهی صرفا) (گواهی طرح شکایت در خصوص چک‌ها اخذ کرده‌اند. جالب آنکه همین برادر که ادعای جنون برایش نموده.اند. در بازپرسی اقرار نموده که همه این چک را کلاهبرداری کرده است؟ عرض شد که پزشکی قانونی جنون وی را قاطعانه مردود شمرده است به همین انگیزه بازپرس محترم که بیش از ۷۰۰ میلیون تومان چک شکایت و متهم را در بازار مصرف شده دیده است تاکنون کوچکترین اقدامی و تصمیمی در خصوص صحت شکایت و غیره اتخاذ نکرده است.

ریاست محترم دادگاه

از این نمونه چک حاضر بیش از ۳۵۰ فقره چک دیگر موجودات که شوراهای حل اختلاف و دادگاه همگی حکم بر محکومیت صادرکنندگان به پرداخت وجه آنها صادر نموده‌اند.

این چک در وجه حامل صادر شده است و وارد ثالث صادر کننده آن نیت ثبت چک را هم امضاء نکرده که دلیلی بر ذینفع بودن وی باشد.

معلوم نیست که به چه انگیزه‌ای و دلیلی وارد ثالث خود را ذینفع می‌داند حال آنکه قانون صدور چک با صراحت تمام حق طرح شکایت را برای صادر کننده یا ظهور نویس به رسمیت شناخته است نه هر شخصی که ادعای ذینفع بودن را بنماید.

وانگهی وارد ثالث بنا به کدام دلیل استرداد چک را خواسته است؟ در حالی که اساس ذینفع بودن وی مورد انکار است نه چک در وجه وی صادر شده و نه وی ظهر آن را امضاء کرده است

هیچ دادگاه و شورای حل اختلافی تاکنون حکمی دال بر تأیید نظر وکیل محترم صادر ننموده و جهت مزید استحضار چند نمونه از آراء صادره پیوست این دادخواست تقدیم می‌گردد.

در نهایت به عرض می‌رساند که چک وصف تجریدی دارد یعنی به محض صدور از منشا خود جدا شده و فی نفسه حکایت از بدهی صادر کننده دارد.

وانگهی چون شکایت نامبردگان کلاهبرداری است ولو که با فرض محال بازپرس محترم قرار مجرمیت صادر کرده و دادگاه نیز حکم محکومیت صادر کند رد مال خواهد شد زیرا در صورتی که وجهی از سوی مال باخته پرداخت نشده باشد کلاهبرداری هم صورتی نخواهد داشت

با این فرض موضوع دعوی وارد ثالث سالیه به انتفای موضوع است و لذا استدعای صدور حکم وفق دادخواست بدوی و رد دعوی وارد ثالث دارد.

با کمال احترام

نام و نام خانوادگی

دیدگاه کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *