دفاعیه فسخ مهر و تعیین مهر المسمی به ابطال یا عدم اعتبار مهر تعیین شده و دلایل قانونی آن پرداخته می شود.
دفاعیه فسخ مهر و تعیین مهر المسمی
ریاست محترم دادگاه عمومی حقوقی …… شعبه ……
سلام علیکم- با احترام،
و با اختیار استحصالی از مدلول یک برگ وکالت نامه ملصق به تمبر مالیاتی بوکالت از ناحیه خوانده ردیف اول دعوی آقای / خانم …… در برابر دعوی خواهان آقای / خانم …… بخواسته ۱) اعلام فسخ مهر خوانده بشرح متن مقوم بر ۵۰۱ میلیون ریال 2) تعیین مهر المسمى برای زوجه مقوم بر ۵۰۱ میلیون ریال
با ارائه دلایل به شرح: (۱)…… (2) …… (3)…… (4) ……
تاریخ رسیدگی …… ساعت …… موضوع کلاسه ……
بدینوسیله در مقام دفاع و تقدیم لایحه دفاعیه خاطر عالی را مستحضر میدارد؛ دادخواست مطروحه بشرح ذیل دارای:
۱) نواقص 2) ایرادات 3) در ماهیت با عدم اثبات مواجه میباشد:
بدواً نواقص: ……
ایرادات شکلی۱) …… 2) …… 3) ……
در ماهیت:
بنا به دلایلی که ذکر آن رفت و با تشبث به موارد مذکور در ذیل دعوی مطروحه واجد اشکال قانونی بوده و مآلاً شایسته صدور قرار حکم به رد/ حکم بر بطلان/ حکم بر بیحقی/ در جزء دوم خواسته خواهان میباشد.
چه اولاً: در صورتی که قرارداد راجع به مهر فسخ شود از بین رفتن توافق حداکثر مانند بطلان آن است. در بطلان مهر نویسندگان قانون مدنی از نظر مشروع در فقه پیروی ننمودهاند و زوجه را گاه بدون شرط نزدیکی مستحق مهر المثل و گاه دیگر طلبکار مثل یا قیمت مهر موضوع توافق دانستهاند. (ماده ۱۱۰۰ ق.م.) پس چگونه میتوان ادعا کرد که در صورت بطلان مهر ناشی از شرط خیار زن پیش از نزدیکی استحقاق گرفتن مهر را دارد ولی در مورد فسخ مهر حاصل از خیار شرط حق او منوط به وقوع نزدیکی است؟
شاید گفته شود در موردی که مهر المسمی بنا به دلیلی مبطل است. چون مفاد توافق طرفین این بوده که نکاح بدون مهر انجام نشود. مقنن بر این تبانی هر چند که در مورد مهر معین نتواند نفوذ حقوقی پیدا کند احترام گذاشته و نکاح را در حکم موردی نیاورده که بدون مهر واقع شده ولی جائی که طرفین برای انحلال مهر شرط خیار با قید مدت معین نمودهاند در قصد مشترک آنها علی الخصوص زوجه مفروض است که در صورت استفاده از خیار نکاح بدون مهر باقی بماند.
ثانیاً: باید انصاف داد که این توجیه منطقی به نظر نمیرسد زیرا پیشبینی فسخ مهر بمعنی توافق در مورد نکاح بدون مهر نیست بطور قطع طرفین خواستند که مهرالمسمی در المسمى در عقد معین شود و آنچه جازم نبودهاند موضوع این مهر است.
لذا شرط خیار برای این است که صاحب خیار در بتواند تملیک آن مال را بعنوان مهر المسمی بر هم زند و بجای آن مالی را که استحقاق دارد بگیرد در نتیجه در مورد فسخ مهر همانند بطلان مهر طرفین خواستند که نکاح همراه مهر و توافق درباره موضوع معین شده منحل شده است. در نتیجه در جمع دو حکم فوق چنین میتوان گفت مقصود از بخش اخیر ماده ۱۰۶۹ قانون مدنی این است که:
هیچ مالی را نمیتوان به استناد توافق طرفین مبنای طرفین قرارداد و ناچار باید مهرالمثل را جانشین مهر المسمی نمود و چنانکه در ماده ۱۱۰۰ ق.م. آمده است. استحقاق زوجه در گرفتن این مهر المثل قطعاً منوط به وقوع نزدیکی نخواهد بود.
رسیدگی و صدور حکم شایسته از محضر دادگاه تحت استدعاست.
مزید توفیق آن مقام محترم قضایی را در صدور رأی شایسته از قادر متعال مسئلت دارم.
با تشکر و تجدید احترام
وکیل ……