دادرسی در پرونده توهین هتک حرمت به منظور تشخیص حقایق، ارزیابی شواهد و تصمیمگیری درباره مسئله اتهام مطرحشده صورت میگیرد و متهم با ارائه دفاعیهای مستند و منطقی، تلاش میکند تا به نفع خود اثبات کند که اظهارات یا اقداماتش تحت حمایت حقوقی قرار دارد و نباید به عنوان توهین به حرمت یا ناموس شخص مطرح شود.
نمونه دادرسی در پرونده توهین هتک حرمت
مدیرکل محترم تجدید نظر استان
سلام علیکم؛
احتراماً؛ به استحضار میرساند اینجانب …… فرزند ق. با ارائه این لایحه و دفاعیت مشروحه ذیل نسبت به رأی صادره در دادنامه ۹۱۰۹۹۷۱۷۸۷۷۱۰۷۷ مورخه …… پرونده کلاسه ۹۱۰۹۹۸۱۷۵۹۰۰۰۱۵۶ شعبه ۱۰۱ دادگاه عمومی جزایی شهرستان …… به جزایی شماره بایگانی ۱۰۱/۹۱۷۰۳ هم از لحاظ ماهوی و هم از لحاظ شکلی اعتراض دارم.
اولاً؛ بنده خانه دار و ساکن شهرستان …… بوده و شاکی پرونده، آقای ی. س، کارمند اداره …… شهرستان …… و ساکن روستای …… میباشند. فلذا دادگاه عمومی شهرستان …… صلاحیت رسیدگی به این پرونده را نداشته است، که با توجه به اعتراض و اسرار بنده دادگاه محترم توجهی به این مسئله ننمودند.
ثانیاً؛ قاضی دادگاه موظف به رعایت کامل و دقیق ماده ۱۲۹ آیین دادرسی کیفری میباشد. اما:
الف- بنده به هیچ عنوان تا این سن ازدواج ننمودهام اما قاضی محترم در رأی صادره بنده را متأهل عنوان نموده است، که شناسنامه و سوابق بنده در دفاتر ثبت ازدواج و طلاق مؤید این مطلب میباشد.
ب- اینجانب با توجه به گواهی عدم سوء پیشینه شماره ۱۳۷۹ مورخ …… که پس از صدور رأی اخذ گردیده به هیچ عنوان سابقه کیفری نداشتهام، اما متأسفانه در رأی صادره سابق به تاریخ مذکور، عنوان گردیده که بنده دارای سابقه کیفری هستم، و این موضوع در مجازات صادره نیز تأثیرگذار بوده است.
ثالثاً؛ قاضی موظف است، به متهم اجازه دهد، چنانچه مطالبی در دفاع از خود دارد تنظیم و ارائه نماید. حق قانونی هر متهمی است، که بتواند در صورت نیاز وکیل اختیار نموده یا مدارک و مستندات و بینه خود را به دادگاه ارائه نماید. اما با مراجعه به پرونده مشاهده خواهید نمود که حتی یک برگ تحت عنوان دفاعیه از بنده در آن موجود نیست، و قاضی محترم اجازه این کار را به بنده ندادند و اگر بنابراین بوده که بنده از خود دفاعی نداشته باشم چرا اقدام به احضار بنده نمودهاند.
رابعاً؛ شاکی در دادخواست خود بنده را متهم به ایراد توهین، هتک حرمت، نشر اکاذیب، اخلال در نظم و آسایش و آرامش و کلاهبرداری نمودهاند که البته هیچ کدام اثبات نشده است.
در حالی که شاکی به کرات نسبتهای ناروا که از بیان آن شرم دارم به بنده اطلاق کردهاند و بنده بابت اثبات ادعای خویش علاوه بر شهود لازم و کافی، حکم محکومیت ایشان بابت همین مسائل در هیئت بدوی رسیدگی به تخلفات اداری صدای ضبط شده ایشان هم به عنوان اماره و قرائن موجود است. ضمن آنکه در نامهای که به دست خط خود ایشان که فروردین سال ۹۱ نگاشته شده است.
از بنده رفتار و گفتار ناروایی که به سنگینی قله اورست بوده و به هیچ عنوان قابل بخشش نیست. عذرخواهی کردهاند. نامبرده حتی به صورت غیر مجاز و غیرقانونی اقدام به تهیه پرینت حساب بانکی بنده نمودهاند.
خامساً؛ شاکی در محاکم مختلف مانند شعبه دوم حقوقی دادگستری …… (دادنامه ۹۰۰۹۸۷) در پرونده ۹۰۰۶۷۶ شعبه چهارم شورای حل اختلاف شهرستان …… (شماره پرونده ۴/۹۰/۳۴۰) شکایت کیفری ایشان در اردیبهشت سال نودویک در دادگستری …… که ادامه آن به همین پرونده منجر شد. اقدام به پرونده سازیهای متعدد و بیمورد نمودهاند که تمامی اقدامات بنده جهت جلوگیری از تشدید اقدامات وی آبروریزی هر چه بیشتر بوده است.
سادساً؛ یکی از دلایل محکومیت بنده دادن نسبت ریا به شاکی عنوان شده است. اما طبق سندی به تاریخ …… که بهامضای شهود حاضر و شاکی رسیده است، اینجانب علاوه بر مبلغ یکصد میلیون ریال بدهی خود از جانب شاکی مجبور به پرداخت مبلغ بیست و شش میلیون ریال بابت دیر کرد و بهره بانکی بدهی خود به شاکی شدم به این امید که نامبرده دست از مزاحمتهای مکرر و البته خواسته بیشرمانه و نامشروع خود بردارد.
سابعاً؛ از موارد دیگر اتهام بنده که در صدور رأی تأثیر بسزایی داشته و میتوان گفت تنها دلیل صدور این رأی بوده است. مراجعه بنده به هیئت رسیدگی به تخلفات اداری کارمندان…… استان …… بوده است. اما باید توجه داشت که؛
الف- بنده در آذرماه سال بود و پیش از مراجعه به محاکم قضایی، آن به دلیل اینکه شاکی کارمند اداره…. بوده و بنده نیز تمایلی به حضور دادگاه و مراجع قضایی نداشتم به هیئت بدوی مراجعه نمودم و تقاضای رسیدگی به عرایضم را داشتهام
ب- هیئت بدوی استان …… باتوجه به مدارک ارائه شده توسط بنده، اظهارات شهود و بیانات شخص شاکی (آقای ی. س.) و نیز تحقیقات مفصلی که انجام دادند، شاکی را که در پرونده هیئت بدوی متشاکی هستند بنا به نظر اعضای محترم هیئت بدوی به ۵ سال تبعید به خارج از استان محکوم گردیده و رأی صادره نیز در شعبه دوم تجدیدنظر وزارت …… مورد تأیید قرار گرفته است.
ج- هیئت بدوی محترم در خصوص رسیدگی به شکایت بنده خود را صالح دانسته و اقدام به پیگیری بوده است و اگر شکایت به هیئت بدوی خطا محسوب شود این خطا به جانب هیئت بدوی محترم وارد است، که اقدام به رسیدگی نموده نه بنده تقاضای بنده جهت استعلام رأی و مستندات پرونده هیئت بدوی توسط قاضی محترم دادگاه مورد توجه قرار نگرفت و ایشان ضمن یادآوری این نکته که شما لازم نیست.
به من بگویی چکاری انجام بدهم با لحن تندی بیان داشتند شما بیخود کردید به هیئت بدوی مراجعه کردید و حالا باید تنبیه شوید.
ثامناً؛ متهم حق دارد جهت اعتراض به رأی صادره مدارکی که به صلاح خویش میبیند به دادگاه تجدیدنظر ارسال نماید. اما قاضی محترم پرونده جناب آقای ج.ا کپی شناسنامه و همچنین کپی گواهی عدم سوء پیشینه بنده را از مدارک دیگر جدا کرده و مانع ارسال آن به دادگاه تجدیدنظر گردیدند.
در خاتمه باتوجه به مطالب ارائه شده که صرفاً اندکی از دفاعیات این حقیر میباشند از آن مرجع محترم، درخواست نقض حکم صادره از شعبه ۱۰۱ دادگاه عمومی جزایی …… را دارا میباشم، و خواهشمندم رسیدگی لازم را مبذول فرمایید.
باکمال احترام
نام و نام خانوادگی
امضاء