لایحه تجدیدنظر خواهی از رأی قرار عدم استماع دعوى سندی حقوقی است که توسط شخصی که دادخواست او توسط دادگاه بدوی قابل استماع تشخیص داده نشده است، تنظیم میشود. به عبارت سادهتر، زمانی که دادگاه به جای رسیدگی به اصل دعوی، آن را غیر قابل استماع اعلام کند، فرد میتواند با تنظیم این لایحه، از دادگاه تجدیدنظر بخواهد که این تصمیم را مورد بررسی قرار دهد.
نمونه لایحه تجدیدنظر خواهی از رأی قرار عدم استماع دعوى / وصایت/ وقف عامه/ اثلاث باقیه
ریاست محترم شعبه ……
دادگاه تجدیدنظر استان……
سلام علیکم
با احترام، و اختیار تام و بلاتخصیص و به وکالت از طرف آقای …… تجدیدنظر خواه؛ در برابر تجدیدنظر خوانده آقای …… و تجدیدنظرخواهی از قرار مندرج در دادنامه تجدیدنظر خواسته شماره …… مورخ …… تصدیری از شعبه …… دادگاه حقوقی…… در بردارنده صدور قرار عدم استماع دعوی خاطر عالی را به آگاهی میرساند:
رأی تجدید نظرخواسته دون شأن قضاوت و بدلایل و جهات ذیل در انطباق با بندهای الف و ج و هـ از نصوص احصایی ذیل ماده ۳۴۸ ق.آ.د.م. مستحق از هم گسیختن است.
بعنوان مقدمه عارض هستم عالیجنابان همانطور که شما بهتر واقف هستید یک کلمهای که جمیع انتظامات در آن مندرج گردیده کتاب قانون است. کتاب قانون شرایط و انتظامات معمول به که امور دنیویه تعلق دارد در آن محرر و مسطور است، و دولت و امت معاً کفیل بقای آن است.
چنانکه هیچ فردی مطلق التصرف نیست، یعنی در هیچ کاری که متعلق به امور محاکمه و مرافعه باشد به هوای نفس عمل نمیتواند کرد، ولایت فقیه و ملت و لشکری و کشوری قاضی و متهم در بند آن مقید هستند و احدی قدرت مخالفت به کتاب قانون ندارد. مآلاً تخطی محکمه نخستین از نص قانونی بدلایل ذیل محرز و رأی مندرج در دادنامه تجدیدنظر خواسته فاقد تقدم غیر قابل خدشه و غیر منقوص بوده و درخور نقض تشخیص میشود:
زیرا استدلال دادگاه محترم بدوی در عدم استماع دعاوی مزبور بلحاظ ذینفع بودن در موضوع است که هیچ یک از استدلالهای مزبور در رأی تجدیدنظرخواسته موجه نیستند چرا که:
اولاً: برابر بند ۷ ماده ۱ قانون تشکیلات و اختیارات سازمان حج و اوقاف و امور خیریه اثلاث باقیه که برای امور عام المنفعه و خیریه اختصاص یافته در حکم موقوفات عامه هستند و برابر بند ۱ ماده قانونی مزبور اداره امور موقوفات عام در صورتی با سازمان حج و اوقاف و امور خیریه است که دارای متولی نباشند در مانحن فیه در مورد ثلث مرحوم …… که دارای شخصیت حقوقی مستقلی بوده و دارای متولی است که همانا موکل بعنوان وصی تعیینی از طرف موصی و اوصیای بعدی و نهایتاً مرحوم …… و به عنوان وصی اقدام به طرح دعاوی نموده است،
و برابر مفاد وصیت نامه حق تعیین وصی و ناظر به وصی و ناظر قبل داده شده به عدم صدور حکم وصایت از طرف اداره اوقاف موجبی برای طرح دعوی از وصی نیست.
ثانیاً: چون مورد ثلث دارای متولی است. موجبی برای دخالت اداره اوقاف و امور خیریه در موضوع حتی به صورت نظارت نبوده و ذینفع قضیه هم نیست تا طرف دعوی قرار گیرد.
رسیدگی و صدور حکم بر نقض قرار عدم استماع دعوی تجدیدنظر خواسته شایسته و به انتظار است.
با تشکر و تجدید احترام
وکیل تجدیدنظرخواه ……