در لایحه اعتراض به دادگاه برای معاونت در کلاهبرداری، میتوان به عدم وجود شواهد قاطع مبنی بر معاونت متهم و نقض اصول دادرسی عادلانه اشاره کرد، که به منظور درخواست بازنگری در حکم صادره و تبرئه متهم مطرح میشوند. در ادامه می توانید نمونه ای از لایحه اعتراض به دادگاه معاونت در کلاهبرداری مشاهده نمایید.
دادخواست اعتراض به دادگاه معاونت در کلاهبرداری
ریاست و مستشاران محترم شعبه …… دادگاه تجدیدنظر استان ……
با سلام و دعای خیر،
احتراماً معروض میدارد از ناحیه شعبه محترم …… دادگاه عمومی …… در پرونده کلاسه …… و ……. دادنامه شماره …… و …… احکام مبنی بر محکومیت موکل به جزای نقدی به اتهام معاونت در کلاهبرداری صادر و در تاریخ …… ابلاغ شده است.
از آنجا که در اصدار رأی مذکور به محتویات پرونده امر و مدافعات موکل توجه کافی مبذول نگردیده و به صرف ادعای غیر مقرون بدلیل تجدیدنظر خوانده و گواهی کذب یک شاهد و بدون کوچکترین مدرک و دلیل متقن موجبات محکومیت ایشان فراهم شده است، لذا با در نظر گرفتن جهات مذکور در شقوق ۱ و ۲ و ۴ ماده ۲۵ قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب به تجدیدنظر خواهی حاضر مبادرت عطف توجه به معروضات و بذل مداقه در محتویات پرونده و مالاً رسیدگی و نقض دادنامه معترض عنه در قسمتی از موکل محکوم شده است را از محضر شریف و عدالت پرورتان استدعا مینماید.
مقدمتاً معروض میدارد، همانگونه که محتویات پرونده خاصه اظهارات بیشائبه و صادقانه موکل حکایت دارد و حتی اظهارات مشارالیه در رأی صادره به عنوان قرینهای بر محکومیت مقصر اصلی عنوان شده است. تنها گناه موکل داشتن فرزندی ناخلف و نااهل که برغم تلاش مبذوله در تربیت وی، دوستان ناباب او را از راه بدر بردهاند و به قول موکل در بازجویی جلسه مورخ …… «… حالا که اینها دستشان از رسیدن به پسرم کوتاه شده من را گیر انداختهاند و نمیدانم چرا این دروغ را اینجا گفته اند…»
دادگاه محترم بدوی در دادنامه صادره دلایل گنه کار بودن موکل را صرفاً شکایت شاکی و شهادت شهود ذکر فرمودهاند. در حالی که به شرح آتی هیچ یک از موارد احصا شده فوق نمیتواند دلالت بر بزهکاری ایشان داشته باشد.
1. اتهام موکل «معاونت در کلاهبرداری» ذکر شده است. با توجه به اینکه بزه کلاهبرداری از جرایمی میباشد که عنصر مادی آن مرکب میباشد. معلوم نیست که به کدامین دلیل موجود در پرونده برای دادگاه محترم محرز شده است که موکل از اقدامات فرزند خود مبنی بر جعل شناسنامه، باز کردن حساب بانکی اخذ دسته چک و صدور و مجعول بودن چک ادعایی اطلاع داشته است.
ولو فرض که شاکی در خصوص ادعای اخذ چک مجعول از موکل صداقت داشته باشد. با توجه به اینکه عمل مادی متهم مباشرت در تحویل چک میباشد. اطلاق معاونت به چنین عملی با مصادیق بر شرمده ماده ۴۳ قانون مجازات اسلامی تغایر و تنافی داشته و اصولاً استدلال صورت گرفته است. دادگاه محترم بدوی از این حیث مخدوش و سنخیتی با مقررات جزای عمومی ندارد.
2. همان گونه که موکل صراحتاً اظهار نموده است، نه چکی به تجدیدنظر خوانده تحویل داده است و نه حتی از جریان دستیگری پسر خود توسط شاکی اطلاع داشته و مطالب ادعا شده تجدیدنظر خوانده صرفاً قصهای ساخته و پرداخته ذهن او است تا برغم خود موجبات گروکشی و تسلیم خلافکار واقعی را فراهم آورد. با امعان نظر در موادی گواهی شهود تعرفه شده به تاریخ زیر به دست میآید:
اولا- اظهارات آقای …… راننده تاکسی صرفاً بیان نقل قول تجدیدنظر خوانده بوده، و حسبالادعا ایشان نه چیزی را به گوش شنیده و نه به چشم دیده است که به این ترتیب اطلاق شهادت بر گفتار وی با عمومات قانونی و شرعی سنخیتی ندارد.
ثانیاً- مداقه و امعان نظر در اظهارات شاهد دیگر (آقای اسدالله …… ) و بیان سیر واقعه از ناحیه ایشان، تصنعی و غیر واقع بودن گفتارش را به سادگی اثبات مینماید:
طرح مطالبی از قبیل گذشتن اتفاقی شاهد از آزاد شهر بیان سلسله وار وقایع ادعایی که وقوع آن از آغاز تا پایان کار زمان بسیار طلب نموده و حضور فردی را در تمام دقایق منتفی میسازد دور بودن محل ادعایی از محل زندگی طرفین پرونده و خود شاهد، خطاب کردن شاکی به اسم کوچک (اکبر) توسط شاهد، که دلالت بر دوستی و صمیمت وی با تجدیدنظر خوانده دارد و قوی بودن احتمال تبانی و تلقینی بودن شهادت مشارالیه را تقویت میکند و …
ثالثاً- قانوناً و و شرعاً شهادت یکنفر به تنهایی تاب مقابله با اصالتالبرائه و توجه اتهام به افراد را ندارد و در بسیاری از آراء دادگاههای محترم تجدیدنظر و دیوان عالی کشور این از موارد نقض اعلام میشود.
رابعاً- استماع شهادت فرد مذکور در خارج از دادگاه پاسگاه انجام شده است و حتی احضار شاهد در دادگاه بدون حضور موکل صورت گرفته به نحوی که ایشان از حق قانونی خود (طرح سوال از شاهد) که نقشی عمده در احراز صحت و سقم شهادت وی داشته محروم مانده است. چنان که موکل در جلسه آخری دادگاه به تاریخ …… پس از قرائت شهادت شهود اعلام داشته است. نباید معلوم شود که این شاهد چه کسانی هستند، شاید اینها از دوستانشان میباشد و پول گرفتهاند و ….
3. بر فرض که شاهد در خصوص تحویل چک نهصد هزار تومانی توسط موکل به تجدید نظر خوانده حقیقت را گفته باشد و موکل نیز از ترس گرفتاری این موضوع را کتمان کرده است. آیا با کدام دلیل و مدرک موجود در پرونده ثابت میشود که موکل از ماهیت چک تحویلی فرزندش خبر داشته و مهمترین عنصر معنوی جرم (علم) به استفاده از سند مجعول یا اقدامات متقلبانه مجرم (اصلی تحقق یافته است.
بنا به مراتب معروضه و با استظهار به عدالت خواهی و دقت نظر و به بصیرت، آن قضات شریف و آگاه عطف توجه به معروضات و اجابت مستدعیات، رسیدگی و عنداللزوم احضار شاهد مذکور نقض دادنامه معترض عنه و صدور حکم بر تبرئه موکل که فردی کاسب محترم و معتمد میباشد را از محضر شریفتان استدعا مینماید.
با کمال احترام
نام و نام خانوادگی