جستجو

مشاوره رایگان

جهت مشاوره و پرسش سوالات خود فرم زیر را پر کنید.

( سوال شما و شماره تماس برای سایرین قابل مشاهده نیست.)

شبکه های اجتماعی
لایحه اعتراض به حکم ابطال رأی داوری
لیست محتوای این صفحه

لایحه اعتراض به حکم ابطال رأی داوری باید با دقت و با استناد به مستندات قانونی و مدارک معتبر تنظیم شود تا بتواند تأثیر مثبت بر روند تجدیدنظرخواهی داشته باشد.

لایحه اعتراض به حکم ابطال رأی داوری

نمونه لایحه اعتراض به حکم ابطال رأی داوری

ریاست محترم دادگاه تجدید نظر استان …… (شعبه مرجوع الیه)

از طریق شعبه …… حقوقی محاکم عمومی‌ ……

سلام علیکم- احتراماً

به وکالت از ناحیه تجدیدنظرخواه (خوانده دعوی نخستین) در اعتراض به حکم موضوع دادنامه شماره …… مورخ …… متضمن اجابت خواسته تجدیدنظر خوانده و ابطال رأی داوری مورخ …… موضوع قرارداد شماره …… مورخ …… بتاریخ ابلاغ ……

بدینوسیله و به استناد تمام شقوق ذیل ماده ۳۴۸ ق.آ.د.م. خاطر عالی را مستحضر می‌دارد؛ حکم مندرج در داد نامه تجدید نظر خواسته بدلایل و جهات موجه ذیل علیل بوده و به موجب قوانین مطاعه شایسته نقض می‌باشد.

چه اولاً: مطالب مرقوم توسط وکیل محترم تجدیدنظر خوانده در صورتجلسه مورخ …… بشرح برگ شماره پرونده …… متضمن این معنا که رأی داوری فاقد عدالت و انصاف بوده و شایسته ابطال است، در حالی که دادگاه بدوی ابطال رأی داوری مورخ …… را بعلت ابهام تصدیر نموده و تعبیر از اظهارات و استدلال وکیل تجدید نظرخواه و دادگاه بدوی قابلیت جمع با یکدیگر را نخواهد داشت چرا که اگر شفافیت در رأی داور موجود نبوده بالتبع تشخیص فقدان عدالت و انصاف از آن نیز ممکن نمی‌گردید.

ثانیاً: در جائی که متعاملین حل اختلاف ناشی از تفسیر یا اجرای قرارداد را به حاکمیت ارجاع می‌نمایند در حقیقت مداخله محاکم را در موضوع منتفی ساخته‌اند و احترام به اراده طرفین ایجاب می‌کند دادگاه در چهارچوب قانونی حرکت نموده و این امر را که براساس قوانین آمـره بوده به رسمیت بشناسد.

ثالثاً: مداخله محاکم در موضوع محدود و مقید به محلی است که براساس قواعد آمره مقنن اذن ورود داده است. در غیر این صورت ورود به حریم اراده طرفین قرارداد فقدان محل قانونی برای پذیرش خواهد داشت.

رابعاً: اگر داور بنا به خواسته: متعاقدین مبادرت به صدور رأی هرچند به زعم تجدیدنظر خوانده ناعادلانه نماید به هیچ عنوان این امر دلالت بر نقض قواعد موجد حق نخواهد نمود چه اراده طرفین به حل اختلاف توسط داور امری مفروض است.

خامساً: اصل بر اعتبار رأی داور می‌باشد که در مانحن فیه هیچ دلیلی بر بی‌اعتباری رأی داور از طرف خواهان بدوی تجدیدنظر خوانده تعرفه نگردیده است.

بنائاً به مراتب و معنونه در فوق:

نقض حکم خالی از اعتبار و تحلیل درخور یک نظر قضایی مندرج در دادنامه معترض علیه و مآلاً حکم بر بطلان دعوی خواهان نخستین به استناد ماده ۱۹۷ ق.آ.د.م. از محضر دادگاه تجدیدنظر استان قویاً مورد انتظار و تحت استدعاست.

با تشکر و تجدید احترام- وکیل ……

دیدگاه کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *