تجدیدنظر خواهی صدور حکم پرداخت ثمن سندی قانونی است که توسط محکوم‌علیه (فردی که به پرداخت ثمن یا بهای معامله محکوم شده) به دادگاه تجدیدنظر ارائه می‌شود. در این لایحه، فرد معترض با استناد به دلایل حقوقی و شواهد مرتبط، درخواست تجدیدنظر در رأی صادره از دادگاه بدوی را می‌نماید. او تلاش می‌کند نشان دهد که رأی دادگاه بدوی ناعادلانه یا نادرست بوده یا دلایل قانونی یا عملی برای عدم پرداخت ثمن وجود داشته است.
تجدیدنظر خواهی صدور حکم پرداخت ثمن
ریاست محترم شعبه مرجوع الیه دادگاه تجدیدنظر استان ……
از طریق شعبه ……
دادگاه عمومی حقوقی….
سلام علیکم- احتراماً
با اجازه حاصله از مدلول یک برگ وکالتنامه ملصق به تمبر مالیاتی مرحله تجدیدنظر و به وکالت از ناحیه تجدیدنظرخواه آقای / خانم …… در اعتراض به رأی مندرج در دادنامه شماره …… مورخ …… تصدیری از شعبه مشعر در فوق بتاریخ ابلاغ متضمن صدور حکم بر محکومیت موکل به پرداخت مبلغ ۱۲۵ میلیون تومان ثمن یک باب خانه بعنوان حساب تصدی دوران وکالت …. (الخ)
به استناد شقوق. …… ذیل ماده ۳۴۸ ق.آ.د.م. خاطر عالی را بدور از حشو و زواید مستحضر می‌دارد؛ رأی تجدیدنظر خواسته بدلایل و جهات مشروحه آتی الذکر از صدر تا ذیل نواقص قانونی را واجد بوده و در ارکان خالی از اعتبار تشخیص و مآلاً واجب النقض است.
چه پذیرش استدلال محکمه بدوی بیش از حد انصاف، بدور از حقیقت می‌باشد و قبول آن هم از طریق حکمت و هم سبیل معرفت بر قوه تصور ثقیل می‌آید بنظر این کمترین قلم همواره در کنار حقیقت آرام می‌گیرد و لاغیر.
مقارن این حال و از باب نیک اندیشی و اخذ نتیجه مطلوبتر مطالب ذیل از برای ترضیه خاطر تنسیق خواهد شد ان‌شاءا . که مقبول افتد.
اولاً: در وکالتنامه مبحوث عنه عبارت:
فروش و انتقال قطعی شرطی، صلحی، قطعیه، …… و به هر مبلغ و با قید و شرط و مدت و با حق اسقاط کلیه خیارات و ضمانت کشف فساد و گرفتن وجه و اقرار به تحویل مورد معامله و انتقال آن به هر شخص حقیقی یا حقوقی و حتی انتقال به نام خود قید شده و در ادامه عدم عزل وکیل و ضم امین به وکیل دیگر ضمن عقد خارج بر لازم شرط گردیده است.
مضافاً هیچ شرط و تعهدی جهت استرداد وجوه حاصل از مدلول و کالتنامه رسمی مدنی قید نشده است که همگی مبین واگذاری رقبه مختلف فیه به موکل به صورت عقد بیع شفاهی بوده و تجدیدنظر خوانده قبل از اینکه عنوان موکل مدنی بخود گیرد بایع بوده و پلاک ثبتی …… مبحوث عین را به موکل فروخته و بعد از دریافت ثمن، آن طور که در عرف جامعه مرسوم است.
وکالتنامه مذکور بنام موکل تنظیم شده است، و برای تجدیدنظر خوانده حقی در این خصوص قابل تصور نبوده که مطالبه کند و محکمه بدوی بدون در نظر گرفتن موارد فوق و استماع شهادت شهود موکل مبادرت به اصدار حکم خلاف شرع و قانون نموده است.
بنائاً به مراتب و معنونه و مسطوره در فوق:
رسیدگی و نقض رأی موضوع دادنامه پیش گفته از محضر دادگاه تجدیدنظر استان تحت استدعاست.
و با امعان نظر به این واقعیت که در سایه فهم درست از قوانین و اجرای منظم و دقیق آنها تحقق اهداف والای شارع مقدس و قانون اساسی و قوانین مطاعه میسور خواهد شد مزید توفیق آن ذوات مقدس قضائی را از درگاه خداوند عادل قادر مسئلت می‌نمایم.
با تشکر و تجدید احترام
وکیل ……
