دادخواست اعلام فسخ عقد بیع نامه با جواز به این معناست که یکی از طرفین یک قرارداد خرید و فروش (بیع)، به دلیل وجود شرایط خاصی که قانون برای فسخ قرارداد پیشبینی کرده است، از دادگاه درخواست میکند تا قرارداد را باطل اعلام کند. این شرایط خاص که به آنها “خیار” گفته میشود، به خریدار یا فروشنده این حق را میدهد که در برخی موارد خاص، بدون نیاز به رضایت طرف مقابل، قرارداد را فسخ کنند.
نمونه دادخواست اعلام فسخ عقد بیع نامه با جواز حاصل از خیار قانونی تدلیس
ریاست محترم دادگستری ……
سلام علیکم- با احترام، و با اختیار حاصل از مدلول یک برگ وکالتنامه ملصق به تمبر مالیاتی به شماره سریال …… و به وکالت از ناحیه (خواهان مرقوم در صدر دادخواست) خاطر عالی را مستحضر داشته خواسته موکل بدلایل مشروحه آتی الذکر در یک جمله مستوجب پذیرش میباشد:
مقدمتاً معروض میدارد:
به موجب مستفاد از قانون مدنی: «تدلیس از ریشه دلس به معنی ظلمت و تاریکی است»، و در اصطلاح حقوقی مطابق ماده ۴۳۸ ق.م. «تدلیس عبارت است از عملیاتی که موجب فریب طرف معامله شود» مطابق ماده فوق جهت تحقق خیار تدلیس:
اولاً: باید اقدامات و عملیاتی در خصوص مورد معامله معامله صورت گیرد اقدامات مزبور ممکن است از طریق گفتار، صفت کمالی را برای مبیع عنوان نماید و لیکن مبیع فاقد آن وصف بوده باشد.
ثانیاً: عملیات و اقدامات فوق موجب فریب طرف معامله گردد بنحوی که چنانچه عملیات مزبور شکل نمیگرفت مشتری رغبتی به
انجام معامله نشان نمیداد و بیع محقق نمیشد عملیات موجب خیار تدلیس الزاماً نیازی نیست که از سوی بایع صورت گیرد هر گاه اقدامات مزبور توسط اشخاص ثالث حتى بدون اطلاع بایع نیز انجام شود حق خیار تدلیس برای مشتری محفوظ است.
در خصوص اینکه آیا داشتن سوء نیت و به عمد و به قصد فریب طرف معامله شرط تحقق خیار تدلیس است، و یا خیر بین حقوق دانان اختلاف نظر است به نظر مشهور (مرحوم امیر ناصر کاتوزیان، قانون مدنی در نظم حقوق کنونی، ص ۳۳۶) کار فریبنده باید عمدی و به قصد فریب طرف انجام شود، خیار تدلیس مختص عقد بیع نیست بلکه در سایر عقود نظیر عقد نکاح و عقد صلح و غیره نیز ممکن است، محقق گردد (مواد ۱۱۲۸ و ۷۶۴ ق.م.) مع الوصف مطابق ماده ۴۳۹ ق.م. «اگر بایع تدلیس نموده باشد مشتری حق فسخ بیع را خواهد داشت و همچنین است. بایع نسبت به ثمن شخصی در صورت تدلیس مشتری» فلذا چنانچه ثمن مورد معامله نیز مشمول قواعد تدلیس گردد بایع حق خیار تدلیس جهت فسخ معامله را دارد.
تدلیس دلال هم موجب خیار تدلیس متضرر از معامله خواهد شد، توجه میدهد: هر عقدی ممکن است، خیارات مختلفی نظیر خیار تدلیس، عیب، غبن، و ….. به صورت همزمان ایجاد گردد در نتیجه ذینفع میتواند به استناد تمام و یا هر یک از آن جهات، تقاضای اعلام فسخ قرارداد را نماید.
ثالثاً: بیع نامه مورخ …… حکایت از وقوع عقد بیع مابین صحابه دعوی راجع به شش دانگ …… واقع در …… جزء مشاع از پلاک ثبتی …… دارد.
مضافاً ثمن معامله مبلغ …… ریال تعیین و مبلغ …… ریال حین البیع و الباقی در ۲ نوبت و جمعاً مبلغ ….. ریال «له» خوانده محترم کارسازی شده است. این در حالی است که خوانده به کمک متصدی مشاور املاک با طراحی عملیات فریب زمینی را که ارزش واقعی آن یک پنجم بهای توافق شده است به موکل فروخته است.
رابعاً: به مجرد اطلاع و وقوف از تدلیس فروشنده مراتب فسخ با لحاظ فوریت آن اراده انشاء و سپس از طریق ارسال اظهار نامه به خوانده در تاریخ …… ابلاغ شده ولی خوانده نسبت به آن تمکین ننموده است.
بنائاً به مراتب و معنونه در فوق:
و استناداً به مواد ۴۱۶ به بعد ق.م و ۱۹۸ و ۵۱۹ ق.آ.د.م.
رسیدگی و استماع خواسته و در مانحن فیه اعلام فسخ به شرح ستون خواسته از محضر دادگاه تحت استدعاست.
مزید امتنان خواهد بود آن دادگاه محترم به منظور اینکه حقی از «من له الحق« تضییع نشود و قدر متیقنی در مانحن فیه حاصل شود و با عنایت به طبع پرونده، با اجرای ماده ۱۹۹ ق.آ.د.م. در راستای کشف حقیقت قیام نمایند.
با تشکر و تجدید احترام
وکیل ……