لایحه دفاعیه در پرونده جرح عمدی با کارد، سندی است که توسط متهم یا وکیل او به دادگاه ارائه میشود تا به ادعاهای مطرحشده درباره ارتکاب جرم جسمی با استفاده از کارد پاسخ دهد. این لایحه شامل دلایل، مستندات و شواهدی است که نشان میدهد متهم به ارتکاب جرم نبوده یا شرایط و شواهدی وجود داشته که میزان مسئولیت وی را کاهش میدهد.
تنظیم لایحه دفاعیه در پرونده جرح عمدی با کارد
رئیس کل محترم دادگستری استان ……
سلام علیکم
احتراماً؛ نظر به این که در پرونده کلاسه ۹۱۰۹۹۸۱۷۵۵۴۰۰۰۱۸ و به موجب شکایت آقای م. ص. فرزند ص. علیه آقای ش. ق. فرزند م. دائر به ایراد جرح عمدی با کارد که پس از ارجاع پرونده به شعبه سوم دادیاری دادسرای …… مورخه …… و در پی تحقیقات صورت گرفته اخذ اظهارات شاکی و نیز ارائه گواهی پزشکی قانونی از سوی شاکی و شهود تعرفه شده،
نهایتاً در تاریخ …… قرار مجرمیت متهم موصوف غیاباً صادر که پس از تنظیم کیفرخواست پرونده به دادگاه جزایی شهرستان …… ارسال گردید.
شعبه محترم یکصد و یکم دادگاه جزائی شهرستان …….پس از تعیین وقت رسیدگی به تاریخ …… و به لحاظ عدم حضور متهم و نیز عدم ارسال لایحهای نهایتاً با حضور شاکی و نماینده دادستان تحقیقات صورت سپس به موجب دادنامه شماره ۹۱۰۹۹۷۱۷۵۳۶۰۰۲۶۶ مورخه …… از حیث جنبه خصوصی دیه متهم را به پرداخت دیه در حق شاکی و نیز از حیث جنبه عمومی بزه متهم را به تحمل شش ماه حبس تعزیری به استناد تبصره ماده ۶۱۴ قانون مجازات اسلامی به صورت غیاباً محکوم که پس از اعتراض محکوم علیه در مهلت مقرر تقاضای واخواهی وی؛
نهایتاً در تاریخ …… به موجب دادنامه شماره ۹۱۰۹۹۷۱۷۵۳۶۰۰۵۱۶ دادنامه بدوی تأیید گردید.
پس از ابلاغ دادنامه به محکوم علیه و در پی اعتراض تجدیدنظرخواهی محکوم علیه پرونده در شعبه محترم دهم دادگاه تجدید نظر استان …… که البته پس از تحقیقات از شهود تعرفه شده از ناحیه محکوم علیه به موجب دادنامه شماره ۹۲۰۹۹۷۱۷۱۱۰۰۱۰۷۰ مورخه ……. با این استدلال در خصوص محکومیت مشارالیه به پرداخت دیه به لحاظ این که دیات تعیین شده کمتر از خمس دیه کامل بوده؛
رأی در این قسمت قطعی بوده به استناد بند د ماده ۲۳۲ قانون آیین دادرسی کیفری به لحاظ قطعیت دادنامه قرار رد تجدیدنظر خواهی صادر و در قسمت محکومیت مشارالیه به تحمل حبس بابت جنبه عمومی بزه انتسابی با توجه به اظهارات شهود …… دلیلی در جهت انتساب بزه نامبرده در پرونده ارائه نگردیده به استناد اصل برائت و ماده ۲۵۷ قانون آیین دادرسی کیفرى حکم برائت وی از بزه انتسابی صادر و رأی صادره را قطعی اعلام نموده است.
پرونده نیز جهت اجرای حکم به این مرجع ارسال گردید. علی الحال با عنایت به مراتب فوقالذکر و نظر به این که التزام محکوم علیه از حیث پرداخت دیه (جنبه خصوصی) به جرح وارده با چاقو بوده است. بنابراین دو مقوله ملازلمه یکدیگرند پس اگر بپذیریم جرح با چاقو و امثال آن به موجب تبصره ماده ۶۱۴ قانون مجازات اسلامی حادث گردیده لازم آن این است، که در صورت عدم گذشت شاکی در هر دو جنبه (خصوصی و عمومی) باید اظهار نظر شود و نمیتوان این دو مقوله را از یکدیگر تفکیک کرد.
پس اگر بپذیریم که این اقدامات از ناحیه محکوم علیه صورت نپذیرفته بنابراین التزام شخص به پرداخت دیه وجاهت قانونی ندارد و این موضوع نیز از موارد تکلیفی محاکم میباشد، که از سوی همکاران محترم قضایی در شعبه تجدیدنظر مورد لحاظ قرار نگرفته و با توجه به این که رأی صادره از سوی همکاران شعبه دادگاه تجدید نظر خلاف بین قانونی بوده که نتیجه آن خلاف شرع نیز میباشد.
در راستای اعمال ماده …… اصلاح قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب جهت رسیدگی مجدد به پرونده مورد استدعاست.
باکمال احترام
نام و نام خانوادگی
امضاء