لایحه تبادل تلقی بیع به معاوضه به منظور اعتراض یا درخواست تغییر ماهیت معامله از بیع (فروش) به معاوضه (مبادله کالا به کالا یا ملک به ملک) تنظیم شده است. چنین درخواستی ممکن است در شرایطی مطرح شود که ادعا شود قرارداد در واقع قصد مبادله کالاها یا اموال بدون مبادله پول داشته است.
نمونه لایحه تبادل تلقی بیع به معاوضه
ریاست محترم شعبه …… دادگاه تجدیدنظر استان ……
مقدمتاً تجدیدنظر خواهی آقای …… علیه آقای …… (موکل) نسبت به موضوع احکام مندرج در دادنامهها …… و …… پروندههای …… و …… و …… و …… شعبه …… دادگاه عمومی …… به اختصار آن است که:
(الف) محکمه بدوی خلاف قصد خلاف قصد و اراده متعاملین و قاعده شرعی العقود تابعه للقصود قراردادهای مابین را معاوضه تلقی؛ که این استنباط از اراده واقعی طرفین به دور است.
چرا که در ازای انتقال ۶ دستگاه آپارتمانهای موضوع قرارداد …… با قیمت توافق شده …… ریال، مبلغ …… ریال وجه نقد و نیز پلاک ثبتی …… به فروشنده تسلیم میگردد. نظر به اینکه به تعبیر قانون معاوضه رد و بدل کردن دو مال بوده در موضوع پرونده حاضر واگذاری پلاک ثبتی …… مرقوم به عنوان بخشی از ثمن معامله مورد توافق مابین قرار گرفته، نتیجتاً استنباط دادگاه بدوی از بیع تحقق یافته به معاوضه متحمل بر «سهو» است.
ب) دادگاه صادر کننده احکام مندرج در دادنامههای تجدیدنظر خواسته با ورود در بحث اعمال خیار تبعض صفقه حکم به فسخ قرارداد راجع به سه دانگ از پلاک ثبتی …… را صادر نموده که این امر فاقد توجیه و موقعیت قانونی به نظر میرسد.
زیرا با توجه به اصل لزوم و صحت معاملات اعمال خیار پدیدۀای استثنائی بوده صرفاً حقی است که متعاملین میتوانند از آن استفاده کنند. …… دادگاه مرجع فصل خصومتهای افراد بوده در زمانی که احد از متداعیین فسخ ناشی از اعمال خیار را سابقاً انشاء و اعلام و سپس درخواست، و تقاضا ننماید برای محکمه اختیار فسخ پیشبینی نشده است، …… مضافاً مستنداً به ماده ۴۴۳ قانون مدنی بر آنکه تبعض صفقه وقتی موجب خیار است که مشتری در حین معامله عالم به آن نباشد …..، با لحاظ آنکه اصل سند مالکیت در ید آقای …… قرار داشته و شخص مزبور آگاه به آن بوده که سه دانگ از پلاک ثبتی …… تعلق به آقای …… دارد اصولاً مورد از مصادیق تبعض صفقه به نظر نمی رسد … .
ج) در فرض اعمال خیار از جانب آقای …… مشارالیه فقط حق آن داشته که یا کل معاملات را فسخ و یا نسبت به قسمتی از ثمن که مستحق للغیر درآمده به ورثه مرحوم …… مراجعه نماید فسخ حذف قسمتی از معامله و تنفیذ کل آن خلاف قانون است.
د) مدرکیه استنادیه که تاریخ …… به آن الحاق گردیده در سال …… تنظیم شده قابلیت اعتناء ندارد، با تنفیذ قرارداد …… توسط آقای …… موجبی برای مطالبه سه دانگ ملک فروخته شده برای آقای …… باقی نمیماند بالنتیجه قسمت دوم نوشته مجعول …… از مصادیق معامله معارض تلقی و بلااثر است.
تجدیدنظرخواهی معموله بنظر نگارنده بدلایل ذیل با هیچ یک از شقوق ذیل ماده ۳۴۸ ق.آ.د.م. انطباق ندارد.
چه اولاً: از محتویات پرونده و تحقیقات انجام شده چنین برمیآید که شرح قرارداد منتظم مابین آقایان …… در تاریخ …… پلاک ثبتی …… مشتمل بر شش واحد آپارتمان واقع در …… متعلق به آقای …… به بیع قطع به آقای …… منتقل و شخص اخیرالذکر پلاک ثبتی …… را که بنام خود قلمداد نموده بود بابت بخشی از ثمن معامله واگذار، مبلغ شصت میلیون ریال بقیه ثمن را نیز به شخص مزبور تسلیم مینماید، …… متعاقب آن آقای …… به ادعای آنکه مالک رسمی سه دانگ از پلاک ثبتی …… میباشد.
به آقای …… مراجعه و اشخاص اخیرالذکر قرارداد مورخ …… را که از آن به عنوان متمم قرارداد مورخ …… یاد مینمایند. تنظیم و تسجیل و توافق مینمایند که در ازاء تنفیذ بیع فضولی واقع شده میان اشخاص مارالذکر در حد سه دانگ از پلاک …… آقای …… سه دانگ از پلاک …… را به آقای …… نیز واگذار نماید.
مفروضات نگارنده از مستندات مدرکیه متداعیین و اظهارات آنان در مراحل دادرسی و محتویات پرونده چنین است.
1) خلاف نظر و استنباط دادگاه صادر کننده احکام موضوع دادنامههای تجدیدنظر خواسته از قرارداد مورخ …… عقد معاوضه موضوع مواد ۴۶۴ و ۴۶۵ قانون مدنی مستفاد نمیگردد، چه به دلالت مستند مزبور پلاک ثبتی …… در ازاء ثمن و توافق شده میان متبایعین به آقای …… واگذار و خریدار بابت بخشی از ثمن معامله پلاک ثبتی …… را به انضمام …… ریال وجه نقد به فروشنده تسلیم مینماید،
نتیجتاً در قرارداد مزبور علاوه بر بیع راجع به پلاک ثبتی …… ملک موضوع پلاک مختلف فیه نیز مورد معامله قرار میگیرد.
2) بلحاظ فضولی بودن بیع در مازاد سه دانگ از پلاک ثبتی …… آقای …… مالک رسمی بقیه پلاک اخیرالذکر به شرح نوشته مورخ …… بیع فضولی واقع شده را تنفیذ، در نتیجه از این تاریخ به بعد موضوع مستند عادی …… در خصوص پلاک یاد شده به موجب مستفاد از مدلول ماده ۲۷۴ قانون مدنی صحیح و نافذ تلقی میگردد.
3) موخر بر زمان تنفیذ بیع راجع به پلاک ثبتی …… از جانب مالک رسمی و از این تاریخ به بعد، ایراد و اشکال قانونی در خصوص بیع اصلی موضوع پلاک ثبتی …… قابلیت تصور ندارد. با این وصف بیع راجع به سه دانگ از پلاک اخیرالذکر توسط آقای …… مالک سابق این ملک نیز از مصادیق بیع فضولی تلقی میگردد.
4) از زمان تحریر مدرکیه صدرالاشعار لغایت زمان فوت مرحوم …… یعنى …… این شخص در خصوص بیع فضولی سه دانگ از پلاک ثبتی …… متعلق به وی ایشان ظاهراً ایراد و ادعا و اعتراضی اعلام و عنوان ننموده محتویات کلاسه پرونده و لایحه …… احد از ورثه آقای …… مفهوماً حکایت از تصرفات بلامعارض متعاقدین در پلاکهای مزبور و همچنین اقدامات آنان در خصوص ساخت و ساز داخل املاک تحت تصرف دارد، نتیجه حاصله آنکه مرحوم …… نیز با فعل و اقدام خویش بیع فضولی راجع به سه دانگ از پلاک …… را تنفیذ و مورد از مصادیق قسمت اخیر ماده ۲۴۸ قانون مدنی تلقی میگردد.
ثانیاً: به تفاصیل مرقوم نظر به اینکه احکام موضوع دادنامههای تجدیدنظر خواسته در نتیجه و معنی در محور استواری قرار دارد و هیچ دلیلی که فرد اجلای خلاف بیّن شرع و قانون باشد. توسط تجدید نظر خواهان تعرفه و منعکس نگردیده است، و دادنامههای معترض علیه مبرا از هر نقص موجب نقض است، رد تجدیدنظر خواهی اشخاص یاد شده نسبت به احکام مندرج در دادنامههای مارالذکر در قسمتی که از آن تجدید نظرخواهی گردیده قویاً مورد انتظار و تحت استدعاست.
با تشکر و تجدید احترام
وکیل ……