دادخواست ابطال دو فقره برگ با عنوان مبایعه نامه نوعی دادخواست حقوقی است که در مواردی مطرح می‌شود که فردی مدعی است دو مبایعه‌نامه‌ای که به نام او تنظیم شده، باطل است. دلایل این ابطال می‌تواند متنوع باشد، از جمله: فقدان قصد جدی در انعقاد قرارداد، وجود اشتباه یا غلط در متن قرارداد، تهدید یا تقلب در هنگام انعقاد قرارداد و… . در این نوع دادخواست، فرد خواهان از دادگاه درخواست می‌کند تا با بررسی ادعاهای او، هر دو یا یکی از مبایعه‌نامه‌ها را باطل اعلام کند.
نمونه دادخواست ابطال دو فقره برگ با عنوان مبایعه نامه/ ابطال عقد وکالت و سند رسمی وکالتی / ابطال نقل و انتقال رسمی
ریاست محترم دادگستری …….
سلام علیکم
با احترام، به وکالت از ناحیه خواهان با مشخصات و محل اقامت مرقوم به استحضار می‌رساند:
1) ملاحظه سابقه امر و حسب اطلاعات مسموع شده از موکل: اسناد رسمی وکالت به شماره ……. و ……. مورخ ……. تنظیمی دفترخانه ……. حوزه ثبتى ……. حکایت از عقد وکالت و تنظیم سند وکالت بلاعزل جهت فروش پلاک ثبتی ……. فرعی از ۱۷۰ اصلی مفروز از ۱۰۰۶ فرعی از اصلی مذکور واقع در ……. حوزه ثبتی ……. به مساحت ۱۰۰۰ متر مربع و قطعه اول تفکیکی و تمامی ششدانگ عرصه و اعیان و ششدانگ پلاک ثبتی …….فرعی از ۱۵۳ اصلی مفروز از ۱۱۸۶ فرعی از اصلی مذکور واقع در ……. به مساحت 20/۳۰۲ متر مربع عرصه و اعیان موکل می‌باشد و این در حالی است که موکل به قصد تنظیم اسناد وکالت از نوع کاری و صرفاً جهت انجام امور اداری مربوط به اموال وکالت صدر الذکر که از قبل آماده امضاء شده بود در آن دفترخانه حضور یافته و ذیل وکالتنامه‌های پیش گفته را امضاء نموده است. فی الواقع در یک روز و یک ساعت سه (۳) سند رسمی وکالت به ترتیب
1- سند رسمی شماره ……. مورخ ……. وکالت کاری- سند فریب
2- سند وکالت رسمی شماره …… مورخ …… (سند وکالت فروش مربوط به پلاک ثبتی …… فرعی از ۱۷۰ اصلی مفروز از ۱۰۰۶ فرعی از اصلی مذکور )
3- سند وکالت رسمی شماره …… مورخ …… (سند وکالت فروش مربوط به پلاک ثبتی …… فرعی از ۱۵۳ اصلی مفروز از ۱۱۸۶ فرعی از اصلی مذکور) تنظیم شده که بیانگر حقانیت و صدق ادعای موکل و تدلیس خواندگان (ردیف اول و سوم) می‌باشد.
2) به موجب مستفاد از قانون مدنی:
آنچه از این اسناد وکالت فهمیده می‌شود منطبق با ارادۀ حقیقی نمی‌باشد. چه ظاهراً اراده انشائی در الفاظ موجود است. ولی چون موکل آن را نمی‌خواند، به تصور آنکه معانی دیگری دارد یـا منطبق با نظر او تحریر شده ذیل اسناد وکالت کاری اول (……) و سپس دو سند دیگر را (……) و (……) را امضاء می‌کند در حالی که اسناد امضاء شده بعدی بر خلاف چیزی است که مقصود موکل بوده و به اعتبار آن امضاء نموده و به عبارت اخری مفاد اسناد وکالت شماره …… اصلاً مقصود نبوده است، و حتی اگر اراده انشائی در الفاظ موجود باشد ولی اراده واقعی با آن منطبق نباشد، چون آنچه قصد شده واقع نگردیده این عقود و اسناد رسمی آن و به تبع نقل و انتقال پلاک‌های ثبتی صدر الذکر باطل است. چه فقدان قصد به هر دلیلی که باشد باعث بطلان عقد خواهد شد.
1- در مانحن فیه پس از اطلاع موکل از عملیات متقلبانه خوانده ردیف اول اقدام به تعیین وکیل و طرح شکایت کیفری علیه آقای افشین …… که به اتفاق پدر محترم خود آقای حسین …… معروف به …… دارای سوابق درخشان و عدیده کیفری در زمینه کلاهبرداری می‌باشند، مینماید، لکن به دلایل بسیار نامعلوم پرونده به شماره …… کلاسه …… مطروحه در شعبه ……… بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان …… منتج به قرار عدم صلاحیت به شایستگی دادسرای …… صادر و از سرنوشت پرونده علی رغم جست و جو و پیگیری مکرر اطلاعی در دست نیست و وکلای سابق خواهان نیز به دلایل نامعلوم حاضر به همکاری نمیباشند، هر چند که طرح دعوی کیفری یا حقوقی در این موضوع قدر مشترکی باهم ندارد. (و هو علیم بذات الصدور)
2- در محضر دادگاه محترم نیاز به توضیح نمی‌باشد که برای صحت هر معامله شرایط ذیل اساسی است؛
۱- قصد طرفین و رضای آنها؛ 2- اهلیت طرفین؛ ۳- موضوع معین که مورد معامله باشد؛
۴- مشروعیت جهت معامله
این شرایط تنها اختصاص به معاملات ندارد و در تمام اعمال حقوقی معتبر است. بنابراین قواعد اصلی عمومی اعمال حقوقی به شرح زیر است. قصد و رضا به «اراده سالم» هم تعبیر شده است. (دکتر کاتوزیان معاملات معوض و عقود تملیکی، ش ۵۶) منظور از قصد، قصد انشاء و انشاء به معنای آفرینش و ایجاد است. علی اکبر دهخدا لغت نامه؛ یعنی اینکه انسان قصد کند یک عمل حقوقی اعم از عقد یا ایقاع انجام دهد و یک وضعیت حقوقی بیافریند. انشاء در مقابل اخبار قرار دارد و نشان می‌دهد که موضوع اراده باید ایجاد اثر حقوقی باشد نه اخبار از آن؛ یا بیان تمنا و شوق درونی (دکتر کاتوزیان قانون مدنی ذیل ماده ۱۹۱) «قصد» و «رضا» دو مفهوم هستند. هر عمل حقوقی نیازمند یک پذیرش ذهنی و یک اقدام عملی است.
آنچه در ذهن انسان پدید می‌آید و مورد قبول می‌شود «رضا» نام دارد مثلاً انسان احساس می‌کند که نیاز به یک اتومبیل دارد و بعد از سنجیدن نفع و ضرر میل باطنی برای خرید یک اتومبیل در او ایجاد می‌شود. آنچه تا این مرحله انجام گرفته است. «رضا» نامیده می‌شود، سپس با قصد خرید و با مراجعه به شخصی که او هم با همان مقدمات قصد فروش اتومبیل کرده است به اتفاق قصد خود را اجرا می‌کنند؛ یعنی همان مقدماتی که برای فروشنده لازم است. برای خریدار هم ضرورت دارد. تراضی در واقع هماهنگ شدن و پیوند یافتن دو «رضا» است، و اعمالی که انسان پس از آن و به منظور تحقق آن هدف انجام می‌دهد قصد نام دارد رضا میل باطنی انسان برای انجام دادن یک عمل حقوقی و قصد اراده انسان برای عملی ساختن آن میل باطنی است، در ایقاعات وجود یک رضا و قصد برای ایجاد اثر کافی است. ولی در عقود صرف، وجود یک «رضا و قصد» کفایت نمی‌کند حداقل دو «رضا» و «قصد» باید باهم پیوند بخورند تا یکی از شرایط اساسی عقد فراهم شود. انسان اگر با میل باطنی و آزاد قصد انجام دادن یک عمل حقوقی را بکند آن عمل معتبر است. ولی اگر با میل باطنی آزاد، قصد انجام دادن عمل حقوقی نکند عمل او غیر نافذ است. وقتی که انسان توسط یک عامل خارجی مورد تهدید جدی قرار می‌گیرد که مالی را بخرد یا بفروشد و تحت تأثیر آن عامل خارجی قصد اجرای آن کار را می‌کند قصدش همراه با میل باطنی آزاد نیست. به همین دلیل است که عقد واقع شده ظاهر درست دارد ولی در واقع معلق و غیر نافذ باقی می‌ماند. صحت آن موکول می‌شود به میل باطنی.
بنابراین: اگر شخص قصد انجام دادن یک عمل حقوقی را نداشته باشد ولی آن عمل را بدون قصد، مثلاً در حالت مستی انجام دهد مانند این است که هیچ کاری انجام نداده است، و چنین کاری را در اصطلاح حقوقی باطل می‌نامند
در مانحن فیه خوانده ردیف اول با سوءاستفاده از وضعیت موکل که به علت اقامت چندین ساله (۲۷ سال) در خارج از کشور با شرایط جامعه کمی بیگانه بوده و سوء استفاده از اعتماد حاصل شده که ناشی از تبحر خاص خوانده ردیف اول بوده موکل را با هماهنگی قبلی به دفتر اسناد رسمی شماره …… کشانده و در همکاری آشکار با خوانده ردیف سوم (سردفتر) وکالت نامه‌ای که وکالت کاری بوده را نشان داده و در عوض بر روی دو وکالتنامه دیگر که در صدر دادخواست ذکر شده امضاء اخذ نموده و موکل دو سند وکالتی معلوم در نظر خود را بقصد آنکه آنها نیز همانند سند اول وکالت کاری هستند امضاء مینماید، که بعدهً کاشف بعمل آمده وکالتنامه رسمی دوم و سوم به شماره …… بر خلاف تصور موکل خلاف وکالتنامه شماره …… وکالت در فروش بوده در حالی که هیچ عقد بیعی واقع نشده و بر مبنای قاعده عقلی تلازم و عرف معاملاتی هیچ فرد عاقلی بدون داشتن پشتوانه عقد بیع و دریافت ثمن معامله مبادرت به امضاء وکالتنامه و اذن فروش نمی‌نماید، لذا بعد از اخذ امضاء از موکل به شکلی که مذکور شد خوانده ردیف اول قبل از اتمام مدت ۴ ماهه و ظرف ۴ روز فوراً اقدام به انتقال پلاکها به نام خود بدون پرداخت حتی یک ریال نموده است.
افزون بر آنچه گذشت:
موکل پس از اطلاع از ماوقع با تعیین وکیل درخواست ابطال وکالتنامه‌ها را تقدیم شعبه …… دادگاه حقوقی …… با شماره ۱۶ رقمی …… مینماید، که وکلای آقای (افشین) در مقام دفاع به دو فقره مبایعه نامه با موضوع عقد بیع استناد نموده و مدعی می‌شوند موکلشان (افشین) با پرداخت یک فقره چک به مبلغ ۵۰میلیون تومان اموال موکل را ابتیاع نموده است که موجب استعجاب موکل می‌گردد. در حالی که؛
اولاً: چگونگی اخذ دو برگ کاغذ با موضوع مبایعه نامه واقعاً امری مجهول برای ما و متعاقباً موکل باقی مانده است به همان گونه کـــه اسناد وکالتی بـا فریب یعنی سه سند یکی وکالت کاری و دو فقره وکالتنامه دیگر که پی در پی هم تنظیم شده با موضوع وکالت فروش اخذ شده این دو فقره مبایعه نامه نیز با تدلیس اخذ شده است، و موکل کوچکترین اطلاعی از مفاد این دو فقره مبایعه نامه تا زمان ارائه آن در شعبه …… حقوقى …… توسط آقای افشین نداشته و نسبت به آن بالصراحه ادعای جعل می‌گردد.
ثانیاً: از جمله قرائن و امارات و ادله مثبته در فقدان قصد موکل همین بس که در زمان مورد ادعای آقای افشین حداقل قیمت املاک مورد نظر بیش از ۴ میلیارد تومان ارزش واقعی و معاملاتی داشته است.
ثالثاً: آقای افشین در شعبه مدعی شده با پرداخت یک فقره چک به مبلغ ۵۰ میلیون تومان اموال موکل را ابتیاع نموده و آقای خسرو شخصاً به بانک مراجعه و چک مذکور را نقد نموده است. در این خصوص و برای تشحیذ اذهان و اقناع شدن وجدان قضایی معروض می‌داریم.
1- در اسناد عادی که آقای افشین مدعی وقوع عقد بیع در آن است. آمده مبلغ ۵۰ میلیون تومان نقداً پرداخت شده است.
2- قبل از اقدامات آقای افشین در گرفتن اسناد وکالتی به شرحی که مذکور شد روزی موکل به اتفاق آقای افشین بوده است.
آقای افشین به بانک مراجعه می‌کند و با بهانه اینکه کارت ملی خود را به همراه ندارد. از موکل درخواست می‌کند نسبت به پشت نویسی و وصول وجه یک فقره چک به مبلغ ۵۰ میلیون تومان ایشان را مساعدت نماید ….. (الخ)
3- متعاقباً آقای افشین به منزل موکل مراجعه و دو برگ کاغذ که به صورت کاربنی بوده لکن متن کاغذ اول با متن کاغذ دوم که ظاهراً به عنوان نسخه دوم جا زده شده بود به قصد گرفتن امضاء ارائه مینماید، که حسب درگیری حادث شده این دو برگ کاغذ در محل جا می‌ماند …. بررسی متن این دو برگ سند عادی که به احتمال قوی به دست خط آقای افشین نوشته شده می‌تواند نحوه گرفتن سند عادی و رسمی را به شکل متقلبانه برای دادگاه مدلل دارد.
ریاست محترم دادگاه:
همانطور که ملاحظه می‌فرمایید اقدامات آقای افشین از (جارو تا پارو) و از صدر تا ذیل فریبکارانه بوده و به واسطه آن موفق به گرفتن اسناد عادی و رسمی به شرحی که گذشت گردیده است.
استدعا داریم بدواً دستور بفرمائید کلیه سوابق کیفری و حقوقی مشارالیه در مراجع قضائی استان ……. و سپس کل کشور استعلام گردد.
بنائاً به مراتب و معنونه در فوق:
و استناداً به بند (1) ذیل ماده ۱۹۰ ق.م و مواد ۱۹۸ و ۵۱۹ قانون آیین دادرسی مدنی و با عنایت به اینکه با تدلیس حقی به دست نمی‌آید رسیدگی و استماع خواسته و در مانحن فیه صدور حکم به شرح ستون خواسته از محضر دادگاه تحت استدعاست، بدواً و مستنداً به مواد ۳۱۰ به بعد .ق.آ.د.م. صدور و اجرای فوری دستور موقت مبنی بر منع هر گونه نقل و انتقال اعم از عادی و رسمی و تمنیع از هر گونه تغییرات فیزیکی اعم از تخریب اعیان یا احداث اعیان جدید درخواست می‌شود.
خاطرنشان می‌سازد، دعوت خوانده ردیف سوم (سازمان ثبت اسناد و املاک کشور) به دادرسی صرفاً از جهت استحضار و تحکیم دعوا صورت گرفته و امید است. با پیگیری این سازمان موجبات احقاق حق موکل فراهم شود.
با تشکر و تجدید احترام
وکیل …….
