اعتراض به رأی دادگاه در پرونده فسخ نکاح به دادگاه ارائه می شود. در این دادخواست یکی از طرفین پرونده، که از رأی دادگاه درباره فسخ نکاح ناراضی است، دلایل و مستندات خود را برای اعتراض به رأی صادر شده به دادگاه بالاتر ارائه میکند. این لایحه میتواند شامل اشتباهات حقوقی یا بیاعتنایی به شواهد و مدارک مهم باشد.
اعتراض به رأی دادگاه در پرونده فسخ نکاح
وکیل محترم خوانده اظهار داشت، موکل یک ماه گرفتگی کوچک دارد و بسیار ناچیز است، از عیوب فسخ نکاح نیست و خواهان و پدرش نزد دکتر …… رفتند. دکتر …… اعلام کرده این دختر سالم، و نتیجه آنکه دعوا را بر اساس همین اظهارات خوانده دادخواست رد نموده، یعنی دائر و مدار صدور حکم و مبنای رد دعوا همین اظهارات خوانده قرار گرفته صرف نظر از اینکه آیا دفاع خوانده در مقام یک ادعا مبنی بر اینکه (ماه گرفتگی است- و ناچیز است) در تقابل با اظهارات موکل و درخواست اینجانب برای معرفی زوجه به پزشکی قانونی بایستی اثبات شود یا خیر؟ و اینکه آیا اظهارات خوانده بدون دلیل میتواند مستند یک رأی قرار گیرد یا خیر؟
اگر این طور است چرا براساس اظهارات موکل رأی انشاء نشده؟ پر واضح است که رأی دادگاه نمیتواند صرفاً بر پایه اظهارات و ادعاهای یک طرف انشاء و بنا شود،رأی میبایستی مستند و مستدل باشد، آیا اظهارات خوانده دعوی به تنهایی میتواند مستند رد دعوی باشد؟ پس اصل تناظر چه جایگاهی دارد؟ اینکه خوانده بگوید با شوهرم رفتیم دکتر، و دکتر گفت مشکلی نیست بدون تحقیق و بدون تأیید اینجانب آیا میتواند مستند رد دعوی قرار گیرد؟ دادگاه محترم نخستین و دیوان و تجدیدنظر برای حل مناقشه بین این اصحاب دعوی، میبایستی موضوع را به پزشکی قانونی ارجاع میدادند، این قاعده دادرسی غیرقابل اجتناب است که دادگاه نمیبایستی صرفاً براساس شنیدهها و اظهارات یک طرف، مبادرت به انشاء رأی نماید.
محاکم چنین استدلال نموده که این مورد موردی که به پزشکی قانونی هم ارجاع نشد. از موجبات فسخ نکاح نیست، در شرایطی که در اولین جلسه دادرسی به موجب لایحه خواسته فسخ نکاح به لحاظ تدلیس و تخلف از وصف بنایی و عدم سلامت زوجه و … را درخواست نمودیم.
استحضار دارید فسخ نکاح به جهت تخلف از وصف بنایی و عدم سلامت زوجه (۱۱۲۸ قانون مدنی) غیر از موارد تصریح شده برای فسخ نکاح است. تخلف از وصف بنائی و عدم سلامت زوجه، صرف نظر از تدلیس و عدم و غیر عمد زوجه در اطلاع رسانی خود موجب علیحدهای برای فسخ نکاح است که مورد عنایت دادگاه محترم نخستین قرار نگرفته است.
و از طرف دیگر براساس تعاریفی که از برص در نمونه رأی دیوان آمده است (برص در کتاب قاموساللغه والمنجد) و در شرع، غلبه سفیدی بر سیاهی (وسائلالشیعه، باب، حدیث ۳ یا بالعکس، مسالک شهید ثانی، ج ۱، ص ۴۵۰۰) است و در مجمعالبحرین که کتابی لغوی است مطلق اختلال رنگ با قطع نظر از نوع (رنگ) (پیوست شماره ۲) براساس بند ۳ ماده ۱۱۲۳ قانون مدنی خود از موارد تصریح شده برای فسخ نکاح است که مورد عنایت محاکم قرار نگرفته است.